محض یار مهربان

آخرین منجی...

محض یار مهربان

آخرین منجی...

رجب دیگری رسید و ما...




986762y2z65xa8lk.gif (235×37)

ماه مبارک رجب آمده تا دلهای مجذوب را به میهمانی شعبان ببرد.

رجب واقعاً ماه خداست. ماهی که تلنگری به دلت میخورد که معبودت را چگونه می پرستی و....

خوشا به حال آنانکه رجب را از پیشگاه معبود شروع کردند و به سوی نور شتافتند.

1245859872.jpg (200×266)


بدان که ماه رجب و شعبان و رمضان در شرافت تمامند .

 ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهی در حرمت و فضیلت به آن نمی رسد . 

ماه رجب ماه خداست و ماه شعبان ماه پیامبر خدا و ماه رمضان ماه امت است .

از امام موسی بن جعفر علیه السلام  نقل است که هرکه یک روز از این ماه را روزه بدارد آتش جهنم یکساله راه از او دور شود و هر که سه روز از آن را روزه بدارد بهشت بر او واجب می گردد. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه واله می فرمایند :ماه رجب ماه استغفار امت من است  پس در این ماه بسیار طلب آمرزش  کنید و بسیار بگویید استغفر الله و اسئله التوبه ...



حضرت امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:

کسى که در زمان غیبت امام زمان (عجّل الله فرجه الشّریف) بر ایمان و ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهید از شهداى جنگ بدر و حنین به او عطا مى فرماید.

إثبات الهداة: ج 3، ص 467



نظرات 11 + ارسال نظر
مریم و سعید و سروش چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 13:21 http://saghf.blogsky.com

URL: [home] [clear cookies]
Options: Encode URL Encode Page (beta) Allow Cookies Remove Scripts Remove Images Remove Flash

مافیای هاشمی رفسنجانی




هاشمی رفسنجانی :
اگر بتوانیم عدالت اسلامی را آنطور که هست محقق کنیم خیلی می‌توانیم پیشرفت کنیم. اگر نیروی‌مان صرف از میدان به در کردن افراد انقلابی شود خطر بزرگی پیش ‌رو داریم. من نمی‌توانم باور کنم کسی که بیست یا سی سال برای کشور خدمت کرده، به راحتی او را طرد و حتی بد نام کنند و بعد دم از انسجام ملی بزنند.


اشاره :
این قلم بارها و بارها بی پرده پوشی فاش می گویم که جانب احتیاط را در بر خورد با مدافعین جبهه اصلاحات و یا همان دوم خردادی ها نگاه داشته است و دلیل آن دوچیز بوده است اول آنکه وسعت فساد و جنایات جبهه مقابل دوم خرداد که همانا محافظه کاران می باشد آنقدر گسترده است که مجالی را برای پرداختن به دیگران نمی دهد و دوم آنکه در میانه جبهه دوم خرداد به دلایل آنکه هنوز عرق و خوی چپ گرایانه تا حدودی وجود دارد لااقل اگر فسادی هم باشد بیشتر سیاسی است تا مالی و چپاولگری و باز البته که اگر بیشتر نگاه کنیم عمده چپاولگریها و رانت خواری ها درون اردوگاه سیاسی چپ هاا باز به مهاجرین سیاسی از راست به چپ برمی گردد که به عنوان مثال در این میانه غلامحسین کرباسچی علمدار است ! پیشاپیش اینجا نکته ای را بازگوکنم تا گفته نشود که هنوز از جبهه دوم خرداد حمایت می کنم ، به زعم من جبهه دوم خرداد طی یک سکته تواما مغزی و قلبی مرده است و اصلا امروز دیگر نه اصلاحاتی وجود دارد و نه جبهه دوم خردادی و از آن فقط یاد و خاطره ای مانده است همانطور که از مثلا آیه الله کاشانی و یا دکتر مصدق مانده است ! البته از میان این تبار وفات یافته هستند هنوز کسانی که در میان خاکستر دوم خرداد بدنبال سیب زمینی های خویش می گردند و یا اکنون که نه تاکی مانده و نه تاک نشان به پای تابوت آمده اند که از این دست می توان به هاشمی رفسنجانی و مافیای پیرامونش اشاره کرد که این روزها پس از پوست اندازی چند ساله مجددا در حال مطرح کردن خویش هستند ، اکنون در این زمان لازم دانستم با هم مروری داشته باشیم بر اطلس سیاسی اینگونه افراد:

امید در تولد
از نگاه جامعه‌شناسی سیاسی بطور کل ، احزاب با انگیزه‌های مختلف و در شرایط متفاوتی شکل می‌گیرند. نظریه‌پردازان معتقدند که ریشه‌های شکل‌گیری احزاب ارتباط مستقیم به پایگاه اجتماعی و ساخت سیاسی آنها دارد. از این منظر برخی از احزاب در شرایط خاصی تشکیل می‌شوند که با پایان یافتن شرایط مذکور، عمر آنان نیز خاتمه می‌یابد به عنوان مثال در مقطع انتخابات ریاست جمهوری سال 76 ری شهری به دلیل حضورش در انتخابات ریاست جمهوری و از آنجا که هیچ پایگاه سیاسی مستقلی نداشت و در ثانی دیگر پایگاه ها و احزاب سیاسی موجود آنزمان که تعلق خاطری وی نیز بدان داشت همچون جریان راست و بطور دقیق " جامعه روحانیت مبارز و یا جامعه مدرسین حوزه علمیه قم " رغبتی به حضور وی نداشتند تصمیم به ایجاد یک حزب سیاسی گرفت و اینگونه " جمعیت مدا فعین ارزشهای انقلاب اسلامی " را راه اندازی نمود . این جمعیت پس از نا کامی ری شهری در انتخابات ریاست جمهوری مدتی به کار خود در عرصه مطبوعاتی با انتشار ارگان خود یعنی نشریه ارزشها ادامه داد و پس از آن طی صدور اطلاعیه ای تعطیلی " موقت " ! خویش را اعلام کرد که تا کنون ادامه یافته است .
هچنین گروه دیگری از احزاب ‌ هستند که اینها ساخته دولت حاکم می باشند ، یعنی با روی کار آمدن دولت، حاکمان و یا برندگان قدرت سعی می نمایند برای بقاء در قدرت، محفل خود را گسترش داده و بصورت یک حزب قدرت‌طلب در سایه قدرتی که بدست آورده اند حیات سیاسی خود را تداوم بخشند ، از این دسته میتوان به حزب " جبهه مشارکت ایران اسلامی " پس از به قدرت رسیدن محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و همچنین " حزب کارگزاران سازندگی " در دولت دوم اکبر هاشمی اشاره کرد .
البته حزب کارگزاران در شرایط خاصی شکل گرفت و برای بقاء در قدرت، ضرورتاً حالت محفلی خود را به شکل حزب تغییر داد ، چرا که از مدتها پیش این تیم سیاسی با نام " جمعی از کارگزاران سازندگی ایران اسلامی " اقدام به موضعگیری های سیاسی می نمودند . کمی پیشتر نیز با روی کار آمدن دولت هاشمی رفسنجانی، روند اقتصادی کشور دگرگون شد و دیدگاه اقتصادی دولتی جای خود را به اقتصاد بازار داد. طبعاً دگرگونی سیاستها، نیازمند دگرگونی در مدیریتها بود. اما مدیرانی که بعدها به «کارگزاران» معروف شدند، با تغییر شرایطی نا بهنگام و یکشبه همراه گردیدند و به نوعی پس از به روی کار آمدن هاشمی بعد از فوت آیه الله خمینی و به رهبری رسیدن علی خامنه ای و عوض شدن به یکباره ارزشهای مطرح در انقلاب و جمهوری اسلامی از اعتقادات انقلابی و چپ گرایانه خمینی به فضای نسبتا باز بعد از جنگ که حکومت البته چاره ای جز آن نداشت ، این مدیران خواستند که به آقای هاشمی اطمینان دهند که ایشان می‌تواند در چارچوب سیاستهای جدید به آنها اعتماد کند.آقای هاشمی پستهای حساسی به مدیرانی نظیر آقایان عبدالله نوری، غلامحسین کرباسچی، محمد هاشمی، عطاء الله مهاجرانی، محسن نوربخش، محمد علی نجفی و مصطفی هاشمی‌طبا داد. این گروه که از سابقه غلیظ مواضع موسوم به چپ انقلابی برخوردار بودند، در همین گیرو دار تعویض مقام ها و گرایش ها با یک چرخش 180 درجه‌ای رودرروی جریاناتی نظیر مجمع روحانیون مبارز که هچمنان به اسلام ناب محمدی و استکبار ستیزی اعتقاد داشت ، قرار گرفتند. این چرخش بگونه‌ای بود که در آن سالها حتی مقالاتی نیز از سوی آقایان مهاجرانی و روغنی‌زنجانی در روزنامه اطلاعات علیه سیاستهای اقتصادی دولت مهندس موسوی نوشته می‌شد، بطوری که در سال 1369 مهندس موسوی در تحلیل رفتار این گروه از عنوان «قدرت طلب» برای آنها استفاده کرد. در چنین وضعیتی مجلس سوم پایگاه مجمع روحانیون مبارز و گروههای نزدیک به آن محسوب می‌شد. با توجه به جبهه‌گیری جدید گروه غیر رسمی کارگزاران و سمتهای کلیدی افراد این گروه در برنامه پنج سالۀ دولت آقای هاشمی، این مهم می‌توانست مانعی در راه اجرای سیاست گروه مذکور محسوب شود. از اینرو در جریان انتخابات مجلس چهارم (1371) بسیاری از کاندیداهای مجمع روحانیون مبارز و طیف‌های همسو (90 نفر) توسط وزیر کشور وقت (عبدا... نوری) و هیأت اجرایی رد صلاحیت گردیدند.این در حالی بود که مجموع کاندیداهای رد صلاحیت شده توسط شورای نگهبان حداکثر به 40 نفر می‌رسید. در این حال و فضا انتخابات مجلس برگزار شد و گروه محفلی کارگزاران برنده غالب این انتخابات فائزه هاشمی از کاندیداهای گروه کارگزاران و برنده اول انتخابات مجلس چهارم در تهران سمبل موفقیت این گروه محسوب می شد که در یک نبرد نمایشی و سیاهبازی تاریخی توانسته بود در پس توافق با جریان راست افراطی مردم را نسبت به اندیشه های لیبرال ماآبانه خویش وحملات راست افراطی به وی تههیج نموده وبه صحنه بکشاند ، در آنزمان البته جناح راست حمایتهای گسترده دیگری نیز در خفا و پنهان از کارگزاران به عمل می آورد چرا که در ابتدا جریان راست گمان می برد هیچگاه مشکلی با اینان نخواهد داشت اما در طول چهار سال فعالیت مجلس چهارم، افتراق میان جناح راست و کارگزاران نیز نمایان گردید ، که استیضاح برخی از وزرای کابینه هاشمی رفسنجانی و فشار برای تغییر وزرای اقتصادی و رئیس کل بانک مرکزی، نشانگر چنین تضاد و مخالفتها بود .
تولد در بحران در آستانه انتخابات مجلس پنجم، روزی که با رایزنی رئیس‌جمهور وقت (آقای هاشمی رفسنجانی)، مدیران دولتی هاشمی که همچنان با نام جمعی از کارگزاران سازندگی اصرار بر فعالیت سیاسی خویش داشتند ، با جبهه گیری جناح راست در برابر تعامل سیاسی ایشان مواجه شدند و موفق نشدند در لیست سی نفری جامعه روحانیت مبارز تهران، حداقل پنج نفر را بگنجانند، فردای آن روز رئیس‌جمهور در مصاحبه با روزنامه ایران اعلام کرد: حال که دوستان اجازه ندادند که کارگزاران در فهرست سی نفره تهران سهمی داشته باشند، بنده به همکاران خود در دولت حق می‌دهم که با نام و تشکیلات مستقلی وارد انتخابات شوند. بلافاصله پس از این اظهار نظر هاشمی رفسنجانی، همکاران وی در دولت اقدام به تأسیس گروهی مستقل نمودند و رسماً وارد انتخابات مجلس پنجم شدند و پس از آن همواره از حمایتهای رئیس‌جمهور برخوردار بودند.در مورد چگونگی ارتباط گروه کارگزاران سازندگی با آقای هاشمی رفسنجانی سؤالات گوناگونی مطرح است، از جمله اینکه آیا حزب کارگزاران سازندگی با دستور و راهنمایی ایشان تشکیل شده؟ آیا آقای هاشمی خود نیز در حزب کارگزاران دخیل است؟ آیا آقای هاشمی در تجهیز و تقویت کارگزاران نقش دارد...؟ آنچه مسلم است، اینکه مؤسسین حزب کارگزاران سازندگی از اعضای کابینه آقای هاشمی بودند و حتی بیش از چهل درصد مؤسسین نیز با آقای هاشمی نسبت فامیلی داشته ودیگر اینکه در دولت ایشان برای راه‌اندازی و پیشبرد حزب کارگزاران ما شاهد عظیم ترین بهره مندی از رانتهای اقتصادی و سیاسی می باشیم .با نگاهی به اعضای موسس و شورای مرکزی این حزب قدری از سئوالات پاسخ داده می شود اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران بدین شرح می باشند : غلامحسین کرباسچی، محمد هاشمی، علی هاشمی، محسن هاشمی، فائزه هاشمی، محمد عطریانفر ، محمدعلی نجفی، عطاءا... مهاجرانی، محسن نوربخش، سید حسین مرعشی، مصطفی هاشمی‌طبا، غلامرضا فروزش ، فاطمه رمضانزاده، اسماعیل جبارزاده، یدا... طاهر‌نژاد، هدایت آقایی، اسحاق جهانگیری، رضا ملک‌زاده، ایرج فاضل، عبدالناصر همتی، رضا امرالهی. این گروه در طول عمر محدود خود چندین بار با چالشهای جدی روبرو بوده‌است. این چالشها، گاه از بیرون کارگزاران را تهدید می‌کرد و گاه از درون تشکیلات رخ می‌نمود. اولین چالش جدی هنگام تولد رسمی کارگزاران در برابر آنها ایجاد شد. در این مرحله شدیدترین اعتراضات از این ناحیه به کارگزاران وارد می‌شد که با تشکیل یک حزب «دولت‌ساخته»، موجب هدایت امکانات دولتی به مبادی و مجاری حزبی می‌شدند. چالش دوم خروج تعداد قابل توجهی از اعضای اولیه گروه از دایرۀ این حزب «ده وزیر دولت » بود که در پی عدم توان پاسخگویی به چالش قبلی روی داد. سومین چالش « ناتوانی در استمرار بخشیدن ریاست‌جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی بود » که گروه کارگزاران سعی داشت با اصلاح این اصل از قانون اساسی، که انتخاب یک نفر به ریاست جمهوری بیش از دو دوره را منتفی می‌داند، زمینه را برای انتخاب مجدد آقای هاشمی رفسنجانی فراهم نماید.
فساد بزرگترین مسئله کارگزاران، مشکلاتی بود که برخی از اعضای مرکزی گروه با آن در همان اوان فعالیت مواجه شدند. بطور مثال «فروزش وزیر سابق جهاد سازندگی برای پاسخگویی به برخی از نابسامانیها به مجلس و قوه قضائیه احضار می‌شود ... » و همچنین در مطبوعات از قانون‌شکنی‌های این گروه در کرمان خبرهایی می‌رسد. شائبه حمایتهای نا مشروع هاشمی از کارگزاران جان می گیرد و از سوی دیگر خبر سرمایه اندوزی فائزه هاشمی و مهدی هاشمی که هر دو از اعضای موثر کارگزاران بودند در کیش با انتشار فیلمی ویدئویی فاش و مسلم می شود . همچنین ماجرای شهردار تهران و زندانی شدن دبیر حزب کارگزاران به جرم تخلفات گستردۀ مالی در شهرداری تهران،اصلیترین چالش درونی و بیرونی دیگری را در حزب کارگزاران به منصۀ ظهور می‌رساند. بخصوص اینکه یکی از اتهامات آقای کرباسچی پراخت مبالغ زیادی از بودجۀ شهرداری به آقای علی هاشمی برای هزینۀ تبلیغات انتخاباتی مجلس پنجم بود.حزب کارگزاران سازندگی- که بر پایه حضور و دسترسی اعضای آن به مصادر اجرایی و بودجه‌های دولت، توان اعمال جابجایی و تغییرات گسترده در مقررات و مصادیق مختلف مالی را داشته است- در طول دولت هاشمی و پس از آن، توانسته است با تخلفات گسترده و بهره‌گیری از رانت‌خواری ، حجم عظیمی از توان و پتانسیل مالی و اقتصادی را به سمت خود جذب نماید ، از نمونه این گونه تحرکات و اقدامات آلوده اقتصادی، می‌توان به فعالیتهایی اشاره کرد که به مدد حضور بخشی از این عناصر در مسئولیت شهرداری پایتخت در سالهای دولت هاشمی و دولت اول اصلاحات صورت گرفته است. عمدۀ این اقدامات که در پوشش عمران و آبادانی و فعالیت اقتصادی در جهت امور خیریه صورت گرفته است، دارای مصادیق متعدد و همچنین بسیار وسیعی است که موجب جابجایی، سوء استفاده و هدر رفتن ارقام کلانی از بیت المال و تضییع حقوق شخصیت‌های حقیقی و حقوقی متعدد شده است.
ژان والژانآقای غلامحسین کرباسچی که به «شهردار سابق تهران » معروف است، در تعهد‌نامه‌اش به ساواک که برای اولین بار نگارنده در نشریه شلمچه اقدام به افشای آن نمودم در تاریخ 27/9/52، خود را اینگونه معرفی می‌نماید: اینجانب شیخ غلامحسین کرباسچی، فرزند محمد صادق، دانشجوی دانشکده علوم ریاضی دانشگاه تهران، بدین وسیله به منظور ابراز حسن نیت و صمیمیت و مراتب میهن‌پرستی و شاه‌دوستی خود، تعهد می‌نمایم از این تاریخ صمیمانه با سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) همکاری نموده و چنانچه افراد منحرف و خائن به اینجانب مراجعه نمودند مراتب را فوراً گزارش دهم. کرباسچی در ادامه تعهدنامه خود به ساواک، آیه الله خمینی را فردی فاسد و قدرت طلب و ثروت‌اندوز، اهل ریخت و پاش در امور مادی و تجمل‌گرا معرفی می‌کند که فرزندان و اطرافیانش نیز همگی اینگونه‌اند. وی حتی در بازجویی های خویش اعلام می کند که مصطفی خمینی بر اثر اعتیاد به مواد مخدر و زیاده روی اش در استعمال تریاک کشته شده است و ساواک در این مورد نقشی نداشته است .سالها گذشت و غلامحسین کرباسچی که آنگونه آیه الله خمینی و مراجع را متهم به ثروت‌اندوزی از وجوهات و تجمل‌گرایی می‌نمود- پس از انقلاب و گذشت چند دهه- با رسیدن به برخی مناصب دولتی که عمده‌ترین آنها شهرداری تهران بود، بی‌پروا شروع به ارتزاق از بیت المال به هر طریق ممکن می نماید. بگونه‌ای که به معروفترین فرد اختلاس‌کننده پیرو خط امام ! در تاریخ ایران بدل گردید و در تجمل‌گرایی، گوی سبقت را از همه ربود. و پرونده اختلاس وی همچنان یکی از بزرگترین پرونده های اختلاس و ارتشا در تاریخ قضایی کشور می باشد . کرباسچی در سایه حمایت های بی بدیل هاشمی به قدرت می رسد و با روی کار آمدن وی مدلی جدید از مدیریت کلان در جمهوری اسلامی تعریف می شود و رقم می خورد ، از دیدگاه کرباسچی و گروه مطبوعش اقتصاد و توسعه به شیوۀ لیبرالی آن، از هر چیز دیگر مهمتر و پایه‌ای‌تر می‌باشد. بدین ترتیب وی هویتی منفعت‌طلبانه داشته و با در نظر گرفتن فضا و شرایط سیاسی، روشها و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی خود را تغییر می‌دهد تا به هر ترتیب در قدرت باقی بماند. ایشان معتقداست که اقتصاد بازار و «توسعه و جذب سرمایه» بر دموکراسی اقتصادی یعنی «عدالت و تقسیم عادلانه ثروت» مقدم بوده و به همین دلیل می‌بایست در سیاستهای کلان کشور، عدالت اجتماعی و برنامه‌های حمایتی از اقشار کم درآمد را فراموش کرد و یا آنرا در الویت اصلی قرار نداد . از نظر مدیریت شهری، کرباسچی در پست شهرداری تهران ثابت کرد که از استبداد، دیکتاتوری و خودمحوری خاصی در این زمینه پیروی می‌کند.
پسر خاله ها
یکی از افراد نزدیک به کرباسچی در شهرداری تهران "آقای قبه " می باشد . لازم به ذکر است برادران قبه در یکزمان یکی در کنار سعید امامی فرد دوم وزارت اطلاعات در دو دولت هاشمی بوده و دیگری در کنار کرباسچی ، و هر دو به عنوان مسئول دفتر به نحوه شگفت انگیز و مشکوکی ایفای نقش می نمودند . کرباسچی البته در تمام ایامی که دارای قدرت اجرایی بود همواره ارادت و قدر شناسی خود را به هاشمی رفسنجانی و خانواده اش و همچنین محفل اطلاعاتی وابسته به سعید امامی و مصطفی کاظمی ابراز می داشت ، کرباسچی همواره بخشش‌ها، رانت‌ها و کمکهای کلانی به نزدیکان خود بویژه خانواده هاشمی و تیم کارگزاران می‌نمود و چشمش را بر روی بزرگترین تخلفات شهری می‌بست، در این ارتباط به تعدادی از الطافی که کرباسچی در مسند ریاست شهرداری تهران نسبت به خاندان هاشمی و محفل اطلاعاتی ابراز داشته اشاره می‌کنم :
بخشش از اموال عمومی به محفل اطلاعاتی
در منطقه نیاوران ، بهارستان 8 قطعه زمینی به مساحت 750 متر با پلاک ثبتی 6/4321 با کاربری فضای سبز عمومی و به عنوان پارک وجود داشته است که مدتی بعد در سال 1370 به ناگاه تمام درختان آن برچیده می شود و در حالیکه این زمین متعلق به اموال عمومی بوده است و هر گونه تغییر کاربری در آن هم می بایست تغییری در مالکیت آن ندهد ، اما بدستور کرباسچی و بدون هیچ ادله و طی روال قانونی این قطعه زمین در اختیار اکبر خوش کوش قرار می گیرد و اکبر نیز در این زمین ساختمانی در سه طبقه بنا می کند و سعید امامی و مصطفی کاظمی و خودش در آن سکنی می گزینند ، قابل ذکر است کرباسچی بعدها با برملا شدن این خدماتی که وی به محفل اطلاعاتی داشته است عنوان نموده بود که آن واگذاری و تغییر کاربری موقتی و امانی بوده و بدستور شورایعالی امنیت ملی بوده در حالیکه بعد ها کاشف به عمل می آید که این عمل نه تنها امانی نبوده است بلکه هر سه نفر نیز اقدام به اخذ سند مالکیت بصورت دو دانگ نموده اند .هر سه خانواده افراد مذکور تا سال 1380 در این ساختمان اقامت داشته اند و پس از برملا شدن محفل قتلهای زنجیره ای در تاریخ 8/6/1380 در دفتر ثبت اسناد رسمی 100 در قلهک تهران هر شش دانگ این زمین را به فردی بنام لیلا باکری بصورت قطعی واگذار نموده اند . هم اکنون در این محل فرد یا افرادی در حال ساخت برج مسکونی در پانزده طبقه می باشند
.اعمال نفوذ در تغییر کاربری و تفکیک اراضی به نفع خانواده هاشمی
کرباسچی با استفاده از اعمال نفوذ مستقیم در کمیسیون ماده 7 شهرداری ، باغی به مساحت 2283 متر مربع متعلق به محمد هاشمی (برادر هاشمی رفسنجانی) با پلاک ثبتی 3/838 (واقع در شمیران، خیابان شهید باهنر، خیابان شهید محمودی، اسفندیاری) را تغییر کاربری داده و بدین ترتیب رأی صادره در سال 1365 مبنی بر باغ بودن ملک فوق که به صورت صوری به نام خانم خدیجه نظری (همسرمحمد هاشمی) و فرزندانش بود، باطل و در تاریخ 3/4/1376 رأی بر غیر باغ بودن آن صادر شد. سپس این ملک با دستور و نظارت کرباسچی تفکیک گردید که در این مورد نیز با دخالت مستقیم وی، قیمت تفکیک به جای متری 000/300 تا 000/400 ریال (درکل 000/000/400 ریال)، متری000/100 ریال (در کل 000/000/120 ریال) محاسبه شد (یعنی 000/000/280 ریال تخفیف) که در نهایت در مورد همین مقدار هم تشکیک شده که آنهم البته ً محمد هاشمی با عنایت شهردار از پرداخت آن معاف گردید. به این ترتیب بر اساس نظر کارشناسی حدود چند میلیارد ریال ارزش افزوده در مورد ملک مورد نظر بدست آمد و در حدود 000/000/000/5 ریال سود عاید آقای محمد هاشمی گردید.سوء استفاده از قدرت شهرداری به نفع خانواده هاشمی در زمان ریاست کرباسچی برشهرداری تهران، خانمی بنام «فرزین»، طی نامه‌ای به شهرداری درخواست اجازه برای فروش باغی به مساحت 2270 متر در مجاورت پارک جمشیدیه تهران (خیابان شهید باهنر، خیابان جمشیدیه، بالاتر از کوچۀ 28، پلاک 62) می‌نماید که شهرداری به بهانۀ توسعه پارک، از صدور مجوز خودداری کرده و با تحت فشار قرار گرفتن مالک از طرف شهرداری، نامبرده مجبور به فروش باغ خود به مبلغ بسیار نازل 000/000/900 ریال به فرد مشخص شده از طرف شهرداری می‌شود. جالب‌تر اینکه این فرد کسی نبود جز «علی هاشمی» یکی از اعضای حزب کارگزاران (برادرزادۀ هاشمی رفسنجانی) که ملک فوق را با نام صوری همسرش «مریم هاشمی‌نژاد» خریداری می‌کند. پس از این کار کرباسچی سعی می‌کند عوامل کاهش دهنده ارزش ملک و موانع فروش آن را برطرف نماید. وی در ابتدا با استفاده از نفوذ و قدرت خود در شهرداری، طرح توسعه پارک جمشیدیه را منتفی می‌نماید و همچنین از طرف دیگر طبق مصوبه شهرداری در مورد این زمین، می‌بایست 500 متر از آن به طرح عقب نشینی خیابان جمشیدیه و مسیل آن اختصاص یابد که به دستور کتبی کرباسچی این امر نیز منتفی می‌گردد و طرح تعریض این خیابان برای همیشه به فراموشی سپرده می‌شود. پس از این وقایع، ملک مذکور توسط آقای علی هاشمی به قیمت 000/000/900/1 ریال فروخته می‌شود که 000/000/350 ریال از مبلغ فوق بعنوان حق السهم و رشوه به کرباسچی پرداخت می‌گردد. و همچنین یک خودروی بی ام و مدل 1999 به رنگ انگوری بشماره 76489 تهران 41 به همسر کرباسچی از سوی خانم مریم هاشمی نژاد در روز میلاد حضرت زهرا روز زن هدیه می شود ! اتلاف حقوق دولتی و اخذ رشوه برای تبلیغات انتخاباتی در زمان مسئولیت آقای کرباسچی در شهرداری، آقای عظیمی‌نیا (رئیس دبیر خانه کمیسیون ماده 5 شهرداری) با دستور کرباسچی از دو نفر از برج سازان به نامهای حدادزاده و علوی، جمعا مبلغ 000/000/230/1 ریال جهت کمک به امور تبلیغات کارگزاران در انتخابات اخذ نمود و در مقابل، طبق توافقات بعمل آمده، تسهیلات غیرقانونی و ویژه‌ای برای آنان قائل شد. از جمله اینکه مبلغ 000/000/000/5 ریال بدهی آقای حدادزاده بابت ساخت برج و مجتمع تجاری در چهارراه تهرانپارس را به مدت یکسال به تعویق انداخت و بهره و زیان آن که بالغ بر 000/000/200/1 ریال و جزو حقوق مسلم شهرداری بود را از آقای حدادزاده اخذ نمی‌نمایند. همچنین مقدار 1500 متر مربع تراکم مجانی به ارزش 000/000/450 ریال به آقای علوی اعطاء نموده و از تخلفات شهرسازی پاساژ ملت که متعلق به نامبرده بود، چشم پوشی می‌گردد .

عمو جان علوی
علوی کیست ؟ احمد علوی برادر مجتبی علوی مقیم شهر وین اطریش می باشد ، وی که یکی از مظنونین اصلی در پشتیبانی طرح ترور قاسملو می باشد .در سال 1364 درست یک سال پس از تاسیس وزارت اطلاعات و شکل گیری منسجم هسته های ترور جمهوری اسلامی در خارج از کشور از ایران خارج می شود و در پوشش بازرگان در اروپا اقامت می گزیند ، نامبرده پیشتر در وزارت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می نموده است ، گفتنی است پیرامون احمد علوی و عدنان خاشوکچی و همچنین ارتباطات احمد علوی با موساد در مجله اکونومیست شماره ماه می سال 2004 نگارنده به تفصیل نوشته است ، علوی از جمله رابطان و پل های ارتباطی جمهوری اسلامی با دلالهای فروش اسلحه و مهمات بوده است که از قبل همین معاملات و پورسانتها وی دارایی سرسام آوری را بهم زده است ، علوی همچنین در ترانزیت پنهان مواد مخدر وزارت اطلاعات نیز دستی بر آتش دارد آنسانکه در ژوئن سال 2000 مجتبی علوی به همراه فرد دیگری که کارمند سفارت ایران در سوئد بوده و نامش هرگز فاش نشد در فرودگاه استکهلم ،با صد کیلو مرفین بازداشت می شود گرچه این خبر به سرعت در مطبوعات سوئدی منتشر شد و دولت ایران مکلف به پاسخگویی شد اما پس از سی و شش ساعت هر دو آزاد شدند و سفارت ایران در بیانیه ای اعلام کرد محموله فوق مرفین نبوده و ماده شیمیایی بوده که صرفا مورد استفاده پزشکی قرار می گیرد و خواستار پوزش گمرک سوئد نیز شد ! مجتبی علوی البته میزبان خوبی نیز است ، وی دراکتبر سال 2003 هنگامیکه همسر کرباسچی خیرالنساء عسکریان به جهت عمل زیبایی شکم ( ساکشن) عازم اطریش شده بود در کنار ایشان بوده ویا در سالهای اقامت و تحصیل مهدی و یاسر هاشمی در نروژ همواره به عنوان بانک و حامی اصلی ایشان بوده است ، ضمنا مجتبی علوی در گذشته از فعالین اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا بوده و بمدت سه سال نیز در خلال سالهای 1990 تا 1992 با کاظم دارابی از متهمان اصلی عملیات تروریستی کافه میکونوس
برلین در کار واردات لوازم التحریر به ایران بوده اند .
7- بر می گردند گل آفتابگردان بکارند
موسسۀ فرهنگی آفتابگردان در تاریخ 24/7/73 پروانه انتشار نشریه «آفتابگردان» به نام آقای کرباسچی دریافت نمود و در هیات موسسین آن شامل افرادی از جمله : کرباسچی، عطریانفر، فریدون عموزاده خلیلی ، شعیرخان سفید (پسر باجناق کرباسچی ) و خادمی (مسئول دفتر ویژه کرباسچی) بوده‌اند که کرباسچی با سوء استفاده از قدرت خود در شهرداری اقدام به اعطاء امکانات و بودجه‌های شهرداری به موسسۀ فوق نمود. به طور مثال : 1- آقای کرباسچی با وجوه شهرداری اقدام به خرید یک قطعه زمین در جاده کرج به ارزش 000/000/500/4 ریال نموده و به موسسۀ خصوصی آفتابگردان به جهت ایجاد چاپخانه برای روزنامه اهداء می‌کند که متعاقباً هیات مدیره موسسه آفتابگردان پس از مدتی ملک فوق را با همان قیمت به شهرداری می‌فروشند.2 - در مورخ 25/12/75 آقای کرباسچی دستور خرید یک ساختمان به ارزش 000/000/950/3 ریال در خیابان فرمانیه و از وجو‌هات شهرداری منطقه یک را برای روزنامه آفتابگردان صادر می‌نماید.3 - اعمال نفوذ و سوء استفاده از موقعیت شغلی در تخصیص مبلغ 000/000/000/10 ریال به مؤسسۀ آفتابگردان. این مؤسسه نیز مبلغ مذکور را بصورت ربوی به شرکت «فیلتر البرز» وام داده تا پس از گذشت 6 ماه، مبلغ 000/000/000/5 ریال (پانصد میلیون تومان) بعنوان بهره به همراه اصل پول دریافت نماید. اما این امر باعث ورشکستگی شرکت مذکور گردید. شایان ذکر است شهرداری تهران از ستاد مبارزه با مواد مخدر (به ریاست یکی از افراد خاندان هاشمی) مبلغ 000/000/000/20 ریال وام دریافت می‌نماید که مبلغ 000/000/000/10 ریال بدون هیچ ضابطه ای در اختیار مؤسسۀ آفتابگردان قرار می‌گیرد.4 - استفادۀ غیر قانونی از ارز تخصیصی از محل ریاست جمهوری به منظور احداث چاپخانه شخصی: آقای کرباسچی در مورخ 29/5/75 و 4/2/75 از معاونت اجرایی ریاست جمهوری وقت (محمد هاشمی) به ترتیب در خواست 000/000/15 دلار جهت تأمین ماشین آلات چاپ و 000/000/5 دلار جهت تامین مواد مصرفی چاپ را می‌نماید که معاونت ریاست جمهوری با پرداخت مجموعاً 000/000/12 دلار موافقت می‌کند که آقای کرباسچی با دریافت این مبلغ آنرا برای احداث چاپخانه آفتابگردان مصرف می‌نماید. لازم به ذکر است که دستگاههای فوق که به قیمت 000/000/730/3 ریال خریداری شده بود، در مورخ 26/5/76 به مبلغ 000/000/700/5 ریال به شرکت همشهری فروخته می‌شود.5 - پرداخت مبلغ 000/000/900/9 ریال تحت عناوین مختلف از وجوه شهرداری به آفتابگردان و همچنین تحویل 222 قلم کالا به ارزش 000/000/239 ریال از اموال شهرداری به موسسۀ آفتابگردان توسط کرباسچی .6-
بدنبال یک سقف برای خانواده
در سال 1370 کرباسچی از مشاور و مسئول کمیسیون منتخب خود، آقای ابریشم‌کار که نقش رابط بین وی و برج‌سازان را نیز ایفا می‌کرد می‌خواهد تا ساختمانی برای وی در شمال شهر فراهم نماید. به دنبال آن آقای ابریشم‌کار یکی از مشتریان شهرداری و از برج‌سازان با سابقه تهران، به نام آقای مهندس کریمی‌فرد را به کرباسچی معرفی کرد تا دو باب ساختمان از طریق نامبرده به کرباسچی و علی هاشمی واگذار گردد و در ازای آن نامبرده از تسهیلات غیرقانونی ویژه‌ای بهره‌مند گردد. بدین ترتیب مهندس کریمی‌فرد که در حال ساخت یک برج 15 طبقه در خیابان مژده نیاوران بود و تخلفات گوناگونی از نظر شهرداری در ساخت آن مرتکب گردیده ‌بود، با اهدای ساختمانهای اشاره شده به کرباسچی، امتیازات ذیل را دریافت نمود:- یک باب ملک (باغ) متعلق به آقای کریمی‌فرد به مساحت حدود 65/3984 متر مربع به دستور شهردار، بدون پرداخت هیچ مبلغی، مجوز تغییر کابری از باغ به مسکونی دریافت می‌نماید که بر اساس قیمت روز، شهرداری متحمل مبلغ 000/000/600/613/1 ریال ضرر در این زمینه می‌شود.- اعطای000/059/764/66 ریال تخفیف برای500/326/23 مترمربع تراکم در 15 طبقه از سوی کرباسچی به آقای کریمی‌فرد. - آقای ابریشم‌کار بابت بعضی از بدهی‌های آقای کریمی‌ فرد به شهرداری، بخشی از زیرزمین یک برج در خیابان ملاصدرا به ارزش 000/000/200/1 ریال را از وی تحویل می‌گیرد که ساکنین برج نیز مدعی‌اند کریمی‌فرد با اعمال زور شهردار (کرباسچی) آنرا تصرف نموده است. منزل کرباسچی در پشت باشگاه بانک ملت واقع می‌باشد که کرباسچی با استفاده از نفوذ خود حدود 1000 متر از باغ باشگاه را نیز تصرف کرده‌است. و در هنگام ساخت مبلغ 000/120/480 ریال ویژۀ تراکم برای خود لحاظ نموده‌است..- در مقابل منزل کرباسچی، زمینی متعلق به خانم ژاله ‌بافته وجود داشت که به علت موقعیت مکانی و اشراف به منزل شهردار از صدور پروانه ساخت محروم گردیده و حتی پرونده نامبرده به دستور شهردار مفقود شد. (سند شماره 2) همچنین آقای کرباسچی دو قطعه زمین به پلاک ثبتی 1328/72 و 6096/72 در منطقه تجریش خیابان یکتا و قلهک کوچه امامزاده ابراهیم را از سازمان زمین شهری از محل املاک مزایده ای بدون طی تشریفات قانونی به
نام خود و همسرش دریافت و به فروش رسانده‌است.
7 – سوارکاران خشن
شهرداری تهران در زمان ریاست کرباسچی، اقدام به تصرف غیر مجاز پارک ملی چیتگر تهران که در اختیار سازمان جنگلها و مراتع کشور قرار داشت، نمود. در این زمینه شکایتهایی از سوی سازمان جنگلها و مراتع صورت گرفت که منجر به صدور حکم از سوی مراجع قضایی در خصوص خلع ید شهرداری از پارک مذکور گردید اما این احکام با نفوذ شهرداری در مراجع ذیربط، هرگز اجرا نشد.لازم به ذکر است که شهرداری علیرغم اینکه پارک چیتگر را بصورت غیر مجاز تصرف کرده‌بود، بدون توجه به احکام صادره از سوی مراجع قضایی، اقدام به تفکیک و واگذاری آن توسط شرکت توسعه فضاهای فرهنگی کشور (شرکت غیرقانونی تحت پوشش شهرداری) به افراد ذیل نمود :1 - واگذاری 45000 متر مربع به یاسر هاشمی تحت عنوان مجری و ضابط فدراسیون سوارکاری کشور. (البته 30000 متر مربع هم توسط وی افزون بر متراژ قبلی تصرف گردید).2 - واگذاری 13556 متر مربع به فردی به نام قاسم بلندیان برای احداث مجتمع سوارکاری.3 - واگذاری 35000 مترمربع به فردی به نام فرامرز مهاجر(مسئول مجتمع پرشاسب).4 - واگذاری مقداری از پارک به فردی به نام کیومرث پازوکی (عضو کلوپ آلمانها از سوی مرکز تجارت جهانی تهران.)7- ماشینی برای تاخت در سال 1373 کرباسچی از آقای ابریشم‌کار خواست تا از طریق آقای گرامی(مسئول شرکت آسان موتور) تعدادی خودرو هیوندا برای اعطا به مدیران وزارت کشور با قیمت و تخفیف مناسب تهیه نماید. این خودروها توسط آقای گرامی به صورت 50% نقد و مابقی اقساط، تحویل کرباسچی گردید. مبلغ 000/000/500 ریال از حساب اداره کل تدارکات شهرداری بابت پیش پرداخت خرید خودروها در وجه شرکت آسان موتور واریز گردید. ضمناً مبلغ 000/000/225 ریال نیز به درخواست شهرداری به عنوان تخفیف محاسبه شد. این مبلغ را آقای گرامی به عنوان رشوه به شهرداری داد تا کرباسچی امتیازاتی را در امر برج‌سازی برای وی در نظر بگیرد. از جملۀ این امتیازات می‌توان به عدم دریافت دیرکرد چکهای وصول نشده وی در قبال شهرداری به مبلغ 000/000/300/1 ریال بابت عوارض، اشاره کرد. در خصوص تحویل خودروهای مذکور این نکته قابل تأمل است که برخی از افراد تحویل گیرندۀ خودروها، اصلا جزء تشکیلات وزارت کشور و اطلاعات نبوده اند. (از جمله محسن نوری، فرزند عبد ا... نوری، و محسن . سین ). در این زمینه دو دستگاه خودروی پاجرو نیز توسط آقای گرامی به شخص کرباسچی داده شد که ایشان توسط پسر باجناق خویش و در نمایشگاه متعلق به حسین آسمانی واقع در خیابان مطهری تهران خود اقدام به فروش آنها نمود و مبلغ 000/000/150 ریال از این کار به دست آورد. همچنین محسن تجریشی نماینده رسمی اوپل در ایران که بمنظور احداث تعمیرگاه و نمایندگی مجاز در سه نقطه خیابان شریعتی نرسیده به سه راه زندان و کوچه بهادر جنب میدان آزادی و همچنین در سه راه تهرانپارس درخواست مجوز ساخت و تجدید بنا نموده بود به دستور کرباسچی پنج خودروی اوپل به افراد وابسته به محفل اطلاعاتی تحویل و پس از آن مجوز ساخت بدون پرداخت عوارض به وی اعطا می شود . خودروهای فوق به افراد زیر تحویل شده است :
یک دستگاه اوپل آسترا سرمه ای رنگ بشماره 54983 تهران 41 جهت حجت السلام آشنا معاون ویژه و امور سرویس وزارت اطلاعات ، ضمنا نامبرده داماد حجت السلام دری نجف آبادی نیز می باشد .یک دستگاه اوپل آسترا سفید رنگ بشماره 648 ل 47 تهران 11 جهت محسن خزایی مدیر کل اداره اطلاعات استان قم .یک دستگاه اوپل کورسا زرشکی رنگ برای فرزند حجت السلام شفیعی معاون مردمی و قائم مقام وزارت اطلاعات . و همچنین دو دستگاه اوپل آسترا دیگر نیز برای خانواده قبه و خسرو براتی ، در مورد قبه گفته شد و خسرو براتی نیز از اعضای محفل قتلهای زنجیره ای سعید امامی بوده است و نامبرده همان کسی است که از وی در پروژه به دره افکندن رونامه نگاران و نویسندگان عازم ارمنستان یاد می شود
.7 – بینوایان و ژان والژان
آقای کرباسچی از سال 1368 بر خلاف قوانین موجود اقدام به فعال کردن کمیسیون ماده 7 کرده و توسط آقای ابریشم‌کار و عظیمی‌نیا مبادرت به توافق با مالکین باغات و گسترش ساخت و ساز نموده که این امر زمینۀ نابودی باغات را فراهم می آورد. پس از این آقای کرباسچی در تاریخ 23/2/1371 با ابلاغ بخشنامه‌ای تلویحاً امر تشخیص باغات از غیر باغات را بر خلاف قانون به شهرداران مناطق واگذار می‌کند. بر اساس مستندات موجود در طی سالهای 69 تا 76 مقدار 197/785/2 متر مربع باغ- در حالیکه در سند آنها قید باغ آمده بود- با پرداخت 000/680/812/2 ریال تحت عنوان غرامت قطع اشجار نابود گردیده‌است. برخی از موارد عبارتند از :- باغ پلاک ثبتی 829/28 واقع در خیابان پاسداران، نارنجستان دوم و به مساحت حدود 9300 متر مربع که توسط همسر کرباسچی (خانم خیرالنساء عسکریان) و محسن نوری (فرزند عبدا... نوری) و فائزه هاشمی (دختر آقای هاشمی رفسنجانی) خریداری و با اعمال نفوذ کرباسچی در کمیسیون ماده 7، با تخفیفات ویژه به غیر باغ تبدیل شده که ارزش افزودۀ آن حداقل 000/000/730/5 ریال برآورد می‌گردد.- باغ با پلاک ثبتی 2530/42 واقع در لویزان که از این باغ حدود 3066 مترمربع در اختیار خانم معظم کرباسی‌زاده (همسر آقای محسن نوربخش) گذارده می‌شود که سند آن بدون ذکر نوع کاربری در اختیار وی قرار می‌گیرد.- پلاک 3/838 بنام خدیجه نظری (همسر محمد هاشمی) واقع در امامزاده قاسم تجریش با اعمال نظر آقای کرباسچی بدون پرداخت هیچگونه وجهی در حساب شهرداری، به غیر باغ تغییر کاربری می‌یابد.در ادامه حمایتها و تخلفات فاحش میتوان به سوء استفاده از شرکت کوثر که مسؤول پروژۀ انتقال آب شرب به مناطق محروم و کویری استان یزد بوده، اشاره داشت. این سوء استفاده منجر به آزادسازی عدد بسیار بزرگی از سرمایه دولت به نفع این جریان سیاسی- اقتصادی شد. در سال 1373، قطعه زمینی به پلاک 297/71 و مساحت تقریبی 340000 متر مربع واقع در ده ونک، در پوشش یک قرارداد قانونی و در ازای مبلغ 000/000/700/4 ریال، از سوی شهرداری تهران به مؤسسه کوثر یزد که متولی پشتیبانی مالی پروژه تأمین آب شرب مناطق بی‌آب و کویری استان یزد بود، واگذار می‌گردد. نکته درخور توجه در این بخش از این جابجایی آن است که اولاً زمین موصوف، یکی از قدیمی‌ترین باغات منطقه ده‌ونک و متعلق به ورثۀ فیروزگر بوده‌است. که موقوفات عمده ای در تهران داشته ، لیکن با انجام یک فقره تغییر کاربری در شهرداری وقت تهران، این زمین به پارک عمومی تغییر کاربری داده شده و سپس با کاهش ارزش آن، با قیمت بسیار نازل (از قرار متری 20 هزار تومان) از مالکین اولیه خریداری می‌گردد. یکی از وراث فیروزگر در تماسی تلفنی که بعدها نگارنده به جهت موضوع دیگری با وی داشتم اشاره نمود که قبه با تهدید به اینکه در صورت عدم فروش باید به فکر خرید قبر در بهشت زهرا باشیم ما را مجبور به این کار نمود ! . در گام بعدی زمین مذکور با همین کاربری و قیمت نازل به مؤسسۀ کوثر یزد واگذار می‌شود. مؤسسه کوثر یزد نیز در مهرماه سال 1374 (یعنی 8 ماه پس از این انتقال عجیب) ملک موصوف را طی یک وکالتنامه کامل به آقای علی خاتمی (برادر سید محمد خاتمی ) واگذار می‌نماید که در متن این وکالتنامه هیچگونه نشانی از پرداخت ما به ازاء برابر یا نابرابر در ازای این وکالت و واگذاری نیامده است. در متن وکالتنامه مؤسسه کوثر به آقای علی خاتمی، اینگونه ذکر شده که : « مؤسسه به ایشان وکالت معامله با غ مذکور به هر شکل وهر طریق یا به هر سازمان و مؤسسه دولتی و غیر دولتی یا شهرداری و یا غیره طی هرگونه معامله و توافق دیگر که صلاح می داند، با اختیارات تام به نفع خود و یا هر مؤسسه و یا هر شخص حقیقی و حقوق دیگر...» را داده است و در حقیقیت مؤسسه کوثر یزد، این باغ قدیمی 340000 مترمربعی را به آقای علی خاتمی می‌بخشد. متعاقباً ایشان نیز ذیل همین حبه ‌نامه، این ملک را به فردی به نام محمد ریسمانیان یزدی واگذار نموده است. متن نگارش آقای خاتمی در هامش وکالتنامه موصوف بدین شرح است: «... چون پلاک 297/71 موضوع این نامه به بیع[؟] قطعی و شرعی[!] اینجانب درآمده است کلیه حقوق خودرا به آقای محمد ریسمانیان یزدی واگذار می‌نمایم! » . تا این بخش از سلسله اقدامات پنهان و غیر قانونی شاهد شناسایی و تغییر کاربری و تصاحب این ملک بزرگ توسط شهرداری و خرید بسیار نازل آن از صاحبان ملک و فروش ارزان آن به مؤسسه کوثر یزد و همچنین هدیه شدن آن به آقای علی خاتمی هستیم، لیکن این باغ قدیمی، کماکان مستمسک اقدامات غیر قانونی و سوء استفاده‌های دیگر قرارگرفته وکماکان نقش خود را به عنوان ابزاری برای فرار عدد بسیار بزرگی از جیب بیت‌المال به نفع مرتکبان ایفامی‌کند. آقای علی خاتمی با وجود اینکه در هامش وکالتنامه مؤسسه کوثر، این ملک را به دلایلی نامشخص به آقای ریسمانیان یزدی واگذار نموده است در کمال تعجب در تیرماه سال 1375 مجدداً در مقام مالک، ملک موصوف را به شهرداری می‌فروشد! در این معامله که بین علی خاتمی و عظیمی‌نیا (رئیس دبیرخانه کمیسیون ماده 5 شهرداری) امضاء شده در ازای واگذاری مجدد باغ موصوف به شهرداری، آقای علی خاتمی از 83000 متر مربع تراکم شناور در تهران بهره‌مند می‌گردد. با یک محاسبه بسیار عادی روشن است که اگر قیمت تراکم‌های دریافتی از سوی آقای خاتمی را بر مبنای قیمت شهرداری تهران محاسبه نماییم، عددی بیش از 000/000/000/33 میلیارد ریال می‌گردد. در این نمونه تاریخی و عجیب، اهالی منطقه هیچ نوع تغییری در وضعیت فیزیکی این باغ را مشاهده ننمودند. لکن هر لحظه اقدامی ظاهراً قانونی در عملیات متعدد انجام گرفته در خصوص مالکیت این باغ، اعداد و ارقام بزرگی را طی دو مرحله از بیت‌المال عاید این عناصر کرده‌است. بنا بر اسناد حجم بزرگی از تراکم های حاصله در این چرخش آلوده اقتصادی(69000 متر مربع) در مقطعی کمتر از 5 ماه یعنی (از تاریخ 10/12/75 تا 29/4/76) مورد استفاده آقای علی خاتمی قرار می‌گیرد، یعنی عددی در حدود 000/000/080/22 میلیارد ریال. حال نگارنده که به زعم احکام دادستانی انقلاب اسلامی و یا روزنامه کیهان ضد انقلاب فراری می باشم هیچگونه اظهار نظری در این موارد و شخص آقای غلامحسین کرباسچی و خاندان هاشمی رفسنجانی که بنا به گفته آقای اکبر هاشمی حتی آن دارایی های موروثی خویش را نیز صرف اسلام و انقلاب نموده اند ، نمی نمایم و این شما و قضاوت شما در خصوص عالیجنابان قدرت طلب و فرصت طلب ، روزی انقلابی و روزی لیبرال و روزی اصلاح طلب ...
راستی به نظر شما چه سنخیتی میان این آقایان و حزب متبوعشان یعنی همان کارگزاران سازندگی با ارزشهای اولیه انقلاب اسلامی و همچنین مقولۀ اصلاحات، سازندگی و آبادانی وجود دارد؟
البته حزب کارگزاران سازندگی و یا بهتر بگویم تیم سیاسی مدرن هاشمی رفسنجانی ، پرونده لفت و لیسهایش و خرابکاری هایش فقط مختص به غلامحسین کرباسچی نبوده و نیست در این میان میتوان به چهره های دیگری نیز اشاره کرد به عنوان مثال افراد دیگری من جمله جناب آقای عطریانفر! در فرصت آتی به ایشان خواهیم پرداخت ....


تمام حقوق این وب طبق پروانه‌ کریتیو کامن لایسنس محفوظ است و متعلق است به امیر فرشاد ابراهیمی
</html

اسماعیل چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 15:22 http://hamehfanharif.blogfa.com

برزخ چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 15:33 http://hamehfanharif.blogfa.com

سلام
حلول ماه رجب برشما هم مبارک باد.التماس دعا

یاهو چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 18:12

ضمن عرض تبریک به شما بابت وبسایت فوق العاده تماشایی و همه پسندی که به ثبت رسانده اید من معمولا از کمتر وبسایتی خوشم می آید از تمام بخش های فوق العاده زیبای وبلاگتان دیدن کردم و بسیار لذت بردم ولی جای یک سری چیزهایی که باعث افزایش بازدید و زیباتر شدن و حرفه ای ترشدن وبلاگتان می شود را خالی دیدم
راستش رو بخوای حیفم آمد سیستمی را که این خدمات را ارائه میدهد به شما معرفی نکنم
برای عضویت در این سایت میتوانید از طریق لینک زیر اقدام کنید:
http://www.oxinads.com/?a=22810
امکاناتی که این سیستم به شما ارائه می دهم عبارتند از سیستم تبادل لینک ودیکشنری آنلاین و سیستم پیام نما (غیر فعال) وفرم تماس با ما و رتبه سنج گوگل و وضعیت یاهوو بسیاری از خدمات ارزنده دیگر کافیست در سایت زیر ادرس وبلاگ و شماره حساب بانکی خود را درج نمایید..در هر کجا که هستید..بعد از 24 ساعت تاثیر انرا خواهید دید در ضمن با عضویت و تلاش در این سیستم میتوانید درآمد بسیار زیادی کسب کنید این سیستم یکی از قویترین و بهترین سیستم های موجود در ایران است
عضویت سریع فقط از اینجا
http://www.oxinads.com/?a=22810
http://www.oxinads.com/?a=22810
حتما برای فعال شدن حسابتان باید کد بنرها را در سایتتان قرار دهید
این دعوت نامه مانند نقشه گنج بسیار بزرگی است که ما به شما رایگان هدیه دادیم فقط دست یابی به این گنج بزرگ بستگی به تلاش و پشتکار شما دارد که حتما آن را به دست می آورید

با آرزوی روزهایی پر از پول و شادی
و رسیدن به آرزوهای بزرگ شما و دوستدارانتان

هفت رنگ چهارشنبه 3 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 21:56 http://7rang.ir/counter/

با سلام

سیستم شمارشگر هفت رنگ ، شمارشگری با امکانات جالب

به 2 صورت فلش و متنی

هم برای مشاهده آمار بازدید وبلاگتان و هم برای بالا بردن زیبایی آن

با تشکر

حس غریب پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 20:12 http://hese-gharib.blogfa.com

سلام.

دل خودتونو روانه کنید...دستاتونو دراز کنید...تا پر و بال بگیرید...

راهی بشید...خیلی راه نمونده...اشکتونو سرازیر کنید...!

بال پرواز رو باز کنید و آروم آروم بالا برید... آغوش خدا همیشه به روی شما بازه!!

عجله کنید!! هنوز دیر نشده!



بروزم و منتظر حضورتون هستم.

التماس دعا!

گویای خاموش پنج‌شنبه 4 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 21:37 http://koochebaagh.parsiblog.com/

به نام خدا

سلام

امشب دعام کن حس غریب عزیزم...

برای همه ی گرفتارا دعا کنیم...

بیایید مریضا رو فراموش نکنیم...

همه برای همدیگه دعا کنیم...

رقص قلم جمعه 5 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 21:12 http://arghavan1349.blogfa.com

سلام دوست عزیز
ممنون که همیشه به من سر می زی
حلول ماه رجب بر شما مبارک
در این ماه پر فیض و برکت من رو از دعای خیر فراموش نکن
همیشه موفق باشی
در پناه حق

مسعود اسدی یکشنبه 7 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 13:18

باشد که به در این ماه عزیز کمی به تو نزدیکتر شوم!!! ای یار همیشگی...میدانم که هرلحظه به فکر من هستی اما من از تو غافل....در ماه خودت لطفی از الطاف بی انتها بفرما و این حقیر را به نزد خود بخوان...

فانوس شب جمعه 12 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 19:50 http://samee3vom.parsiblog.com

سلام حس غریب عزیز
وبلاگ قشنگی داری....امروز جمعه است...غروب جمعه و اشک امانم نمی دهد
از این که به وبلاگ من و دوستم سر زدی و نظر گذاشتی خیلی ازتون ممنونم
آه..ماه رجبه....برام خیلی دعا کن....خیلی......
بازم بهم سر بزن منم تازه یه وبلاگ خوب و دوست داشتنی پیدا کردم ولت نمی کنم
دوست کوچک تو.......فانوس شب

[ بدون نام ] شنبه 13 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 19:51

همیشه به ادمهایی مثل شما حسودی می کنم
فکر می کنم تو زندگیم هیچوقت برای دل خودم کار نکردم
و هیچوقت این فرصت رو نداشتم
بعضی وقت ها از خودم می پرسم واقعا تا الان برای کی زندگی کردم
نه راضی نیستم
شاید تا الان به خودم دروغ گفتم
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد