" حاج آقا مسئلةٌ  "

بالاخره انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ به پایان رسید و پیروز میدان مردمی بودند که لبیک به ندای امام زمانشان برای خلق حماسه ساسی گفتند و با حضور حداکثری خود بار دیگر به یاوه گویی های دشمنان انقلاب پاسخ مناسبی دادند.

ولیکن در این زمینه چند نکته مهم است:

۱- باید مواظب بود که به مانند سال ۸۸ ، که طیف اصلاحات نتوانسه بود گوی میدان را از آن خود نماید و با حالت واخوردگی ،حلاوت و شیرینی حضور حداکثری مردم را مورد غفلت قرار داد و دل مردم و رهبر انقلاب را به درد آوردند ، طیف اصولگرا نیز که در میدان انتخابات ۹۲ عقب تر از طیف کارگزاران و اصلاحات قرار گرفته اند ،این مهم را نباید فراموش نمایند و به نحوی دیگر در فضای جامعه

 ایجاد یاس و فراموشی نسبت به این پیروزی بزرگ (حماسه حضور حداکثری) را بنمایند  و رای مردم را که رای به نظام و انقلاب است را ناخواسته در سبد مخالفان نظام جلوه ندهند...

۲- به هر حال از ابتدای انقلاب تاکنون ، مردم نشان داده اند که با گروهی خاص، پیمان دوستی نبسته اند و اگر جناحی مشغول سیاسی کاری و منافع خویش گردد ،از آنها گذر می کنند و این نتیجه از این لحاظ خوب و میمون است تا دوستان اصولگرا ، یک بازبینی نسبت به مواضع و اهداف و اقدامات خود نمایند....

۳- مهمترین دستاورد این انتخابات بعد از حضور حداکثری مردم ، مهر ابطال زدن به صحبتهایی بود که در سال ۸۸ نظام را به تقلب و عدم آزادی و مهندسی بودن فضای انتخابات محکوم می نمودند و اکنون پوچ بودن و کذب بودن تمام این دعاوی مشخص گردید و بحمدلله دامان انقلاب از این بهتانها پاک گردید و شاید به این راحتی که الان صورت گرفت نمی توانستیم این مطلب را جور دیگری اثبات کنیم....

۴- در پایان ضمن تبریک مجدد این حماسه سیاسی به امام خامنه ای ، رهبر آزاده و وارسته و مردم غیور و ولایتمدار ایران اسلامی ، از خدای مهربان خواستارم تا این گام را موجب برکت و شکوفایی ایران اسلامی قرار دهد و هزینه های فکری این دولت را به حداقل ها برساند.

                       و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤ منين/ آل عمران ۱۳۹

             هرگز سستی نکنید و اندوهناک نشوید، زیرا شما برترید، اگر در ایمان ثابت قدم باشید. 

""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

پی نوشت:

الف - شاید نگرانی قاطبه حزب الله این باشد ، که خدای نکرده این جمله مقام معظم رهبری در ماه مبارک رمضان در جمع کارگزاران نظام رنگ و بویی پیدا کند ؛ آنجا که فرمودند :

هدف دشمن ، تغییر محاسبات ملت ایران است ، یعنی مردم احساس کنند که راه حل مشکلاتشان در سازش است و بعد نظام را برای سازش تحت فشار قرار بدهند. مردم و مسوولان باید هشیار باشند....

 ب - شاید در نگاه اول ، ائتلاف اصولگرایان (با توجه به آرای آقای روحانی ) در نتیجه انتخابات نقش به سزایی نداشته باشد ولی باید به این حقیقت توجه داشت که یکی از عوامل موثر ریزش آرای اصولگرایان ، فضای تخریبی بین آنان بود و شما نمی توانید این موضوع مهم را در فرآیند رای آوری آقای روحانی کم تاثیر بدانید...

ج- خدا به رهبر معظم انقلاب به خاطر داشتن این چنین سربازهای تشنه خدمت!! صبر جمیل و در ادامه انقلاب با تشکیل دولت فعلی اجر جزیل عنایت فرماید ، چرا که تمام هزینه ها برای انقلاب از چنین شخصیت بزرگواری دارد صورت می پذیرد.

با سلام خدمت شما بزرگوارانم

اولا : ممنونم از کامنتهای پر از محبتتان نسبت به اینجانب....

دوما : ببخشید که نتوانستیم در این چند وقت به روز باشیم....

سوما: موضوع بسیار مهمی می خواهم با شما در میان بگزارم ، که انشاالله تا پایان مطلب همراهم باشید.

چند وقتی است که همه جا صحبت از گرانی ها و فشار اقتصادی بر روی مردم است. در کوچه و بازار و حوزه و دانشگاه و منزل و .....

خب این یک واقعیتی است که مردم دارند با آن دست و پنجه نرم می کنند ولیکن عوامل این نابسامانی اقتصادی مختلف است که بنده در اینجا می خواهم به یکی از اساسی ترین آنها اشاره نمایم.

قبل از ورود به بحث، موارد و عواملی از جمله :

 دقت نظر و عمل به نکته سنجی های عالمانه مقام معظم رهبری ؛ تدبیرهای داخلی اقتصادی ، نظارت و بازرسی دقیق ، تعامل و همدلی بین مسئولین مربوطه و اولویت دار بودن این موضوع در مباحث روزمره مسئولین وجود دارد که می تواند در مدیریت این بحران کمک به سزایی بکند و بالتبع عمل نکردن به هر کدام از این عوامل منجر به نابسامانی اقتصادی می گردد.

اما در این میان مقام معظم رهبری در رابطه با این موضوع بسیار مهم به مطلبی اشاره فرمودند که اگر خدای ناکرده تک تک ماها به وظیفه خود عمل نکنیم ؛حسین بن علی ها به مسلخ کربلا خواهند رفت.

مقام معظم رهبری، در دیدار ماه مبارک رمضان با کارگزاران نظام فرمودند :

هدف دشمن تغییر محاسبات ملت ایران است، یعنی مردم احساس کنند که راه حل مشکلاتشان در سازش است و بعد نظام را برای سازش تحت فشار قرار بدهند. مردم و مسوولان باید هشیار باشند....

آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل در مصاحبه با روز نامه « هاآرتص»گفته است:

«تظاهرات مخالفان در ایران که در ماه ژوئن سال ۲۰۰۹ (اعتراضات به انتخابات ریاست جمهوری در ایران) روی داد، باردیگر روی خواهد داد، حتی با قدرت بیشتر.»

لیبرمن امیداور است که در تابستان سال آینده است یعنی بعد از انتخابات و دقیقا مانند همان سناریوی استفاده از بستر ملتهب انتخابات که در سال 88 اجرا شد و نتیجه ای نداشت، برای ایجاد التهاب فراگیر اجتماعی، شرایط را فراهم کنند و در چند ماه آینده، فشارهای اقتصادی را به اوج برسانند و از این طریق فشار بردولت، نظام وملت ایران را افزایش دهند تا منجر به آشوب های اجتماعی شوند. 

وزیر امور خارجه اسرائیل به این روزنامه گفته است:

تاثیر تحریم ها علیه ایران به درجه ای رسیده  که تا تابستان سال آینده احتمال بروز نا آرامی های مردمی در این کشور می رود.  

حال وظیفه ما نسبت به این موضوع مورد تاکید رهبری که آنرا فتنه جدید نامیده اند ،چیست؟ چگونه باید هوشیار بود؟

۱- گوش دادن به صحبت دیگران و از کنار آن گذر کردن ؟! ؛ خام بوقهای تبلیغاتی دشمن شدن؟! ؛ بی تفاوتی نسبت به اتفاقات ، جریانات اطرافمان و عدم تحلیل صحیح و بی بصیرتی......نکند خدای ناکرده خواسته یا ناخواسته به خاطر تنبلی یا عدم آگاهی یا راحت طلبی ، هیزم این آتش فتنه شویم.

اخیرا در گوشه کنار شهر ، در پاسخ به این پرسش که کی می خواد گرونی ها تموم بشه و این وضعیت تحریم ها ، بر روی زندگی مردم فشار وارد نکنه ،این جمله زیاد شنیده می شود: که تا وقتی که جام زهر نوشیده بشود!!!! ....فاین تذهبون!!!

۲- یا اینکه هر کس به اندازه توانایی خود در جمع خانواده ، فامیل ، دوستان ، محیط کار و وبلاگ و .... در جهت تبیین این مسئله مهم گام بردارد و هم خود و هم دیگران را به استقامت و پایداری در برابر فشارهای روانی و تبلیغاتی و اقتصادی دعوت نماید. همان گونه که در این مدت ۳۴ ساله در برابر تمام کیدهای دشمنان ایستادگی نمودیم و اثبات نمودیم که برای رسیدن به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی که یکی از آنها ایستادگی در برابر زیاده خواهی مستکبران است تا پای جان ایستاده ایم.

در پایان برای اینکه مسایل حاشیه ای و فرعی ، ما را از اصل موضوع غافل نکند و متوجه باشیم که چرا تمام کانون توجهات کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا بر ایران عزیز جلب شده است ، به برخی دلایل از زبان علمدار خیمه انقلاب ،حضرت امام خامنه ای  اشاره می نمایم:

 * * واقعیت این است که انقلاب اسلامی ملت ایران، این کشور مهم را از چنگ مستکبران درآورده است و موجب انگیزه و بیداری رو به گسترش در جهان اسلام شده است و به همین علت آنها سعی می کنند با ضربه زدن به جمهوری اسلامی، به دیگران درس عبرت بدهند تا بدنبال چنین الگویی نروند.

 * * واقعیت دیگر این است که دشمنی این چند دولت مستکبر با نظام اسلامی به اصل نظام برمی گردد اما آنها تلاش می کنند که علت مقابله با ملت ایران را،  مسئله هسته ای و دفاع از حقوق بشر جلوه دهند

 * * آنها به صراحت می گویند باید با تشدید فشارها و تحریمها، مسئولان ایران را وادار کرد که در محاسبات خود تجدید نظر کنند اما ملاحظه  واقعیات باعث می شود که ما نه تنها در محاسبات خود تجدید نظر نکنیم بلکه با اطمینان بیشتر به راه مورد نظر ملت ادامه دهیم.

 * * هدف دشمن از فشارهای اقتصادی در شرایط کنونی، لطمه زدن به " رشد و رفاه ملی" و ایجاد مشکل برای مردم بمنظور دلسرد و جدا کردن آنان از نظام اسلامی است.

 * * همه این واقعیات نشان میدهد که باید با توکل بر خدا ، افزایش خطرپذیری ، استفاده از تدبیر و درایت، راه مقاومت را ادامه داد.

خدا کند که در این آزمایش ها ، شرمنده زحمات امام راحل و خون شهدا نگردیم.

ماه مبارک رمضان نزدیکه. امیدوارم که تک تک ما لیاقت ورود به میهمونی خدا را داشته باشیم. مناجات سحر حرم امام رئوف ، حضرت رضا (علیه السلام ) راگذاشتم ، یه کم حال و هوای سحرهای ماه رمضون از الان تو زندگیمون جاری و ساری بشه.....

مطلبی که خدمتتان عرض می کنم برداشتی است از روایاتی که در فضیلت شب نیمه شعبان وارد شده است و این روایتها حال و هوای شبهای قدر را در انسان زنده می کند.امیدوارم مورد قبول قرار گیرد.

از پیامبر اكرم صلّى ‏الله‏ علیه ‏و آله در این زمینه روایت‌هاى بسیارى نقل شده كه یكى از آنها به این شرح است:

شب نیمه شعبان در خواب بودم كه جبرییل به بالین من آمد و گفت: اى محمد! چگونه در این شب خوابیده‏اى؟ پرسیدم: اى جبرییل! مگر امشب چه شبى است؟ گفت: شب نیمه شعبان  

است. برخیز اى محمّد! پس مرا از جایم بلند كرد و به سوى بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند كن! امشب درهاى آسمان گشوده مى‏شوند، درهاى رحمت باز مى‏گردند و همه درهاى

خوشنودى، آمرزش، بخشش، بازگشت، روزى، نیكى و بخشایش نیز گشوده مى‏شوند. خداوند در این شب به تعداد موها و پشم‌هاى چهارپایان (بندگانش را از آتش جهنم) آزاد مى‏كند.

امشب خداوند زمان‌هاى مرگ را ثبت و روزی‌هاى یك سال را تقسیم مى‏كند و همه آنچه را كه در طول سال واقع مى‏شود نازل مى‏سازد. اى محمد! هر كس امشب را با منزّه داشتن خداوند

(تسبیح)، باذكر یگانگى او (تهلیل)، با یاد بزرگى او (تكبیر)، با راز و نیاز با او (دعا)، با نماز، با خواندن قرآن و نمازهاى مستحب (تطوع) و با آمرزش خواهى (استغفار) صبح كند، بهشت

جایگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را كه پیش از این انجام داده و یا بعد از این انجام مى‏دهد، خواهد بخشید...

 در یکی از دعاهای شب نیمه شعبان نیز این گونه آمده است :

بار خدایا تو را مى‏خوانیم به حق این شب و مولود آن، و به حق حجّتت و موعود این شب، كه فضیلتى دیگر بر فضیلت آن افزودى و سخن تو از روى راستى و عدالت به حدّ كمال رسیده و هیچ كس را یاراى تبدیل و تغییر سخنان تو نیست.

جالب اینجاست که بخشش گناهان و برات از آتش جهنم ؛ تقسیم ارزاق برای یک سال ؛تقدیر یک سال انسانها  که در شب های قدر ماه مبارک رمضان به آن مژده داده شده است در فضیلت شب نیمه شعبان نیز وارد شده است و جالب تر اینجاست ۲۳ ماه رمضان ؛ که احتمال بیشتر در شب قدر بودن دارد ؛ بسیار خواندن دعای اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن... وارد شده است واین رمزی است از ارتباط شب نیمه شعبان با شب قدر .

نزدیک ترین منبع برای رجوع و تفکر پیرامون شب نیمه شعبان مفاتیح الجنان است .

پس بیاییم با قدر دانستن شب نیمه شعبان ؛ شب قدرمان را در ماه مبارک رمضان درک نماییم.

                                                             دعای به همدیگر فراموشمان نگردد.

سلام به شما خوبان

فرا رسیدن ایام شهادت لیله القدر عالم معنا ، میزان سنجش اعمال انسانها ^{(۱ )}

حضرت زهرا ^{(سلام الله علیها)}  را به شما محبان آن حضرت تسلیت عرض می نمایم.

این مطلب را با زبانی ساده برای کسانی نگاشتم که در پی حقیقت هستند.

چرا قابیل ، هابیل را کشت؟

چرا نمرود برای سوزاندن ابراهیم ، از همه جا هیزم جمع آوری کرد؟

چرا فرعون برای از بین بردن موسی لشکر کشی کرد؟

چرا ابوسفیان ، با پیامبر سر جنگ داشت؟

چرا ابابکر و عمر و عثمان ، در شورای سقیفه علی^{(علیه السلام)} را خانه نشین کردند؟

چرا........

پاسخ تمام این معماها در این آیه نهفته است :

ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون.

 عبودیت یعنی سر تعظیم فرود آوردن در برابر فرمان الهی.

در مقابل عبودیت ، اطاعت از هوای نفس (الهه هواه) و شیطان است.

 رویکرد قابیل و نمرود و فرعون با توجه به نوع کیفیت زندگیشان ، اطاعت از هوای نفس و شیطان بوده است . 

حال این سوال مطرح می شود ، به راستی خلفا را در کنار قابیل و نمرود و فرعون قرار دادن صحیح است؟

 همه اینها به رویکرد انسان در این دنیا برمی گردد که مطیع امر خداست یا مطیع امر نفس و غرایز .

به این پرسشها توجه کنید :

مگر خلفا در قرآن ، امر خدا را نخوانده بودند :

اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم......

مگر امر خدا در روز غدیر را به پیامبرش درباره معرفی امام علی نشنیده بودند:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک.....

مگر خلفا این آیه را نخوانده بودند:

یا ایها الذین آمنوا اطیعو الله و رسوله و لا تولوا عنه و انتم تسمعون .

ای کسانی که ایمان آوردید خدا و رسولش را اطاعت کنید و از او سر پیچی نکنید در حالیکه سخنان حق را می شنوید.

و لا تکونوا کالذین قالوا سمعنا و هم لا یسمعون.

و شما مومنان چون کسانی (منافقان) نباشید که گفتند شنیدند و به حقیقت نمی شنوند.

                              «رب تالی القرآن و القرآن یلعنه».

                       چه بسا تلاوت كنندة قرآن که قرآن لعنتش می کند.

 وقتی از حضرت سئوال شد آنان كیانند فرمود:كسانی كه قرآن را می خوانند ولی به آن عمل نمی کنند.

   حال با توجه به کتاب قرآن که همه مسلمانان بر روی آن اجماع دارندباید به این دو سوال جواب داد:

پیروی از امر پیامبر در غدیر (اطیعوا الرسول) ، پیروی از امر خدا بود یا پیروی هوای نفس؟

امر ابوبکر و عمر در شورای سقیفه ، امر خدا بود یا  پیروی هوای نفس؟

آیا این نوع عملکرد خلفا که منجر به شهادت مظلومانه حضرت زهرا در دفاع از امر خدا یعنی ولایت گردید مصداق این آیه شریفه نیست؟؟

           یا ایها الذین آمنوا لا تخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون.

ای کسانی که ایمان آورده اید زنهار (در کار دین)با خدا و رسول و در امانتهای خود با یکدیگر خیانت مکنید در صور تی که می دانید.

اگر بخواهیم منطقی نگاه کنیم به نظر شما آن سه خلیفه رویکرد قابیلی ، نمرودی ، فرعونی نداشتند!!!! ..............

                                                      " متعصب نباشیم ولی منطقی باشیم.... "

"""""""""""""""""""""""""""""""""""""

پی نوشت:

۱) ان الله یغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها.

۲) مقام معظم رهبری زمانی که موضوع وحدت شیعه و سنی را مطرح فرمودند ، به نکته ای اشاره کردند که وحدت به این معنا نیست که مناظره های علمی کنار برود .

۳)خلاصه کتاب شبهای پیشاور و یا فایلهای صوتی آنرا به شما عزیزان توصیه می کنم.

با سلام و عرض تبریک سال جدید خدمت شما همیشه همراهان

امیدوارم در این سال ، هر روزتان " نو "روز باشد.

از پیر راهی پرسیدند: چند سال دارید؟

و او پاسخ داد : ۶۰ سال ندارم!!

با تعجب به او گفتند : ما پرسیدیم چند سال دارید؟

و او دوباره پاسخ داد : ۶۰ بهار زندگیم رفت و دیگر ندارم....

آیت الله بهجت چه زیبا فرموده بودند :

ما آمده ایم زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم.

زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی ؟ گفت: نه ، ولی تمام شد !

                                      با سلام خدمت شما دوستان و همراهان.

برای پیگیری های تاسیس حوزه علوم اسلامی دانشگاه صنعتی اصفهان وارد دانشگاه شدم ، یکی از دوستان تا مرا دید بدون مقدمه گفت: اوایل انقلاب شخصیتهایی نظیر شهید مطهری ، شهید مفتح ، شهید باهنر , شهید بهشتی و ... را به جهت ضربه زدن به پیکره نوپای انقلاب اسلامی مورد ترور کور خود قرار دادند و به خیال خام خود می خواستند مسیر انقلاب و حرکت سریع آن را مختل نمایند که به نتیجه ای نرسیدند ولیکن چرا الان در این برهه حساس نگاه استکبار به صورت ویژه به جامعه دانشگاهی ما دوخته شده و در مدت کمتر از دو سال 4 دانشمند ما را (شهید شهریاری، شهید علیمحمدی ، شهید رضایی نژاد و صبح دیروز شهید احمدی روشن) ترور نموده اند.....

 در هر عصر و زمانی وظیفه انسان با توجه به شرایط آن زمان است.کربلا تکرار شدنی است فقط میدانها تغیی کرده است .اگر توجه کرده باشید مقام معظم رهبری در این چند سال اخیر واژه ای را به نام جنگ نرم به کار می برند و جالب اینجاست که فرماندهان این جنگ نرم را اساتید و افسران این میدان را دانشجویان معرفی نمودند. باورمان نمی آمد که این میدان به این زودی شهید تقدیم انقلاب کند و بر روی دستان مردم تشییع شود. به راستی ما وارد جنگی تمام عیار با جبهه کفر شده ایم . پس این سر ما و آستان حضرت دوست.

اولا :این جمله حضرت آقا ، در پی ترورهای اخیر ، هدف دشمن را آشکار نمود :

دست جنايتكاری كه اين ضايعه را آفريد، انگيزه‌ی دشمنان جمهوری اسلامی را كه ضربه زدن به

حركت و جهاد علمی كشور است ، افشاء و برملا كرد. بيگمان همت دانشمندان و استادان و

دانش پژوهان كشور، به رغم دشمن ،‌ اين انگيزه‌ی خباثت آلود را ناكام خواهد گذاشت....

ثانیا: حضرت آقا در این چند سال اخیر با توجه به دقت و ژرف اندیشی و کیاستی که از روند انقلاب در جامعه جهانی دارند ، با جدیت و اهتمام غیر قابل توصیف تکلیف و وظیفه را برای همه اعم از اساتید و دانش پژوهان تبیین نموده اند. به این جملات حکیمانه توجه نمایید:

امروز کشور نیازمند یک جهاد علمی است.البته اینجا که عرض می کنم علم ، منظورم معنای عام علم است؛نه فقط علوم تجربی.ما یک جهاد علمی لازم داریم.اما آنچه که به نظر من جمع بندی

همه ی مسائل است- که بنده خود را متعهد میدانم که آن را،هم بگویم،هم دنبال کنم،هم با دقت

و وسواس و دلواپسی نگاه کنم ببینم به کجا رسید- این است که کشور نیاز دارد به جهاد علمی.

جهاد یک معنای خاصی دارد. معنای جهاد فقط تلاش نیست.در مفهوم اسلامی،جهاد عبارت است از آن تلاشی که در مقابل یک دشمن است،در مقابل یک خصم است. هر تلاشی جهاد

نیست. مجاهدت با نفس، مجاهدت در مقابل شیطان، جهاد در میدان نظامی، مواجهه ی با یک دشمن است؛ مواجهه ی با یک معارض است. امروز ما در زمینه ی علم نیاز داریم که اینجور تلاشی در کشور بکنیم؛ احساس کنیم موانعی وجود دارد،

باید این موانع را برداریم؛ دارد معارضه هائی میشود، باید این معارضه ها را در هم بشکنیم؛ در

زمینه ی عرضه ی امکانات علمی، خسِّتهائی از سوی کسانی که صاحبان آن هستند- که

کشورهای پیشرفته علمی هستند-وجود دارد،باید در مقابل این خسّتها از خودمان عزت و

جوشندگی و فوران از درون نشان بدهیم.....

آری ، اکنون فرزندان خمینی کبیر ،به ندای مقتدای زمانه خود حضرت امام خامنه ای در رابطه با جهاد علمی لبیک گفتند و برای به ثمر نشستن آن تا پای جان ایستاده اند و این رجز را بر لب دارند :

 علَم علم بر زمین نمی ماند.

به این جملات با صلابت حضرت روح الله توجه نمایید:

اینان که شکست و مرگ خود را لمس نموده‌اند، بااین رفتار غیر انسانی می‌خواهند انتقام بگیرند یا به خیال خام خود مجاهدین در راه اسلام را بترسانند، بد گمان کرده‌اند. از

پی نوشت:

1- آن چیزی که از بیانات حضرت آقا به آن باید رسید ، حرکت صحیح علمی کشور است. متاسفانه برخی با القای ناامیدی در جهت تضعیف این حرکت شتاب گونه برآمده اند و آب بر آسیاب دشمن می ریزند.

  2:همه عزیزانی که به امر رهبری معظم انقلاب و با حمایت صریح ایشان در راه اصلاح مبانی و مبادی علوم تجربی می کوشند، در این جهاد مقدسشان مراقب باشند که به هیچ نحو باعث تضعیف فرمان معظم له در فرمان جهاد علمی نشوند.در راه این جهاد علمی هرکس باید به وظیفه خود عمل کند.

"""""""" نیم نگاهی به نوشتار سال گذشته ، درباره نه دی """"""""

سلام بزرگواران

شاید اگر می خواستیم کمی قبل تر این حرفا را بزنیم در میان غوغاسالاران و هیاهو کنندگان مقصد گم می شد ولی الان دیگر گرد و خاکها نشسته و می توان راحت تر حرف زد.

محرم پارسال را که بیاد دارید.جریان فرقه سبز واهانت به عزاداران حسینی و ولایت فقیه.

۹ دی یعنی تکرار ۱۲ فروردین ۵۸ یعنی جمهوری اسلامی آری ، جمهوری ایرانی، نــــــــــه.

۹ دی یعنی جمهوری (مقبولیت) + اسلامی(مشروعیت) .

۹ دی یعنی پشتیبان ولایت فقیه بودن تا به مملکت آسیب نرسیدن .

۹ دی یعنی نه گفتن به هر زیاده خواه و زیاده گو .

۹ دی یعنی رسوایی قرآن به سر نیزه کردن و نام امام خمینی بردن و عکس امام عمل کردن. 

۹ دی یعنی با ولایت تا شهادت .

۹ دی یعنی هیهات من الذله....

پی نوشت

---------------------------------------------------

۱- آقای موسوی افاضه فرموده بودند : ادارات و مدارس را تعطیل کرده بودند و هم اینکه اینها را از شهرستانها آوردند ، یکی نبود از ایشون بپرسه تو شهرستانها را از کجا آورده بودند. البته بعید نیست بشنوید از چین!!!

۲ - در فتنه۸۸ برخی از حامیان دو تن از کاندیداها(پیرو خط امام!!!) میگفتن :

  * استقلال آزادی حمهوری ایرانی .

  * مرگ بر اصل ولایت فقیه .

  * نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران.

بهائیان ، نهضت آزادیها ،سلطنت طلبها ، بی بی سی ، رادیو آمریکا و.... حمایت از آنان کردند و آنان نیز خوشحال.به راستی آنهایی که همیشه انتخابات را تحریم می کردند چه امیدی در این افراد دیده بودند که با تمام توان به میدان آمده بودند؟؟؟

در انديشه امام خميني (ره) همسويي با بيگانگان، خود نوعي توطئه محسوب مي شود .

  امام خمینی : اگر ديديد بيگانگان از شما تعريف و تمجيد مي‌كنند به خودتان شك كنيد .  

                                                                    تاریخ به قضاوت خواهد نشست.

با سلام خدمت شما دوستان و همراهان

فرا رسیدن ماه عشق بازی دردانه هستی در سرزمین کربلا را تسلیت عرض می کنم.

شاید شما هم روی این موضوع زیاد فکر کرده باشید که آیا انسان می تواند سرنوشت خود را تغییر دهد و آنرا جبران نماید؟

اگر پاسخ ، خیر باشد که دیگر انسان امیدی در زندگی نخواهد داشت و از حرکت باز می ایستد....

اگر پاسخ ، بلی باشد راههای تغییر چیست و از کجاست ؟

خدای مهربان موقعیت های گوناگون زمانی و مکانی را برای تغییر سرنوشت انسانها در طول مسیر زندگی قرار داده است.

به عنوان نمونه : شب جمعه ، روز عرفه ؛شب قدر ، زیارات اهل بیت (علیهم السلام) ، حضور در عرفات و...

یکی از مهمترین راههای تغییر سرنوشت ، ارتباط با اولیای دین است. چرا که انسان با هدف زندگی آشنا و چگونگی زندگی را در می یابد.به عبارتی دیگر محبت و انس باعث می شود انسان به مرور زمان به سمت شخص تمایل بیشتری پیدا نماید و به مرور زمان شبیه آن شود .

در میان اولیای دین ، نقش امام حسین (علیه السلام) در تغییر سرنوشت انسانها بسیار پر رنگ است . تا آنجایی که در روایت از جانب معصوم داریم که فرمودند : همه ما کشتی های نجات برای شما هستیم ولیکن کشتی نجات امام حسین (علیه السلام) سریع تر حرکت می کند...

آری در طول تاریخ شما به این نکته می رسید که هم تغییر سرنوشت امکان پذیر است و هم از وادی امام حسین (علیه السلام) این راه نزدیک تر است .

امثال حرها ، زهیرها ، راهب مسیحی ، رسول ترک ها و بسیاری از افراد در طول تاریخ نمونه هایی از این قاعده هستند.

خود بنده و شما در بسیاری از موارد با استفاه از همین ارتباط توانستیم مسیرهایی که به اشتباه در حرکت بوذه ایم را اصلاح کنیم و به کمک حضرت حتی جبران نماییم.

اینکه در روایت فرمودند: اشک برای امام حسین (علیه السلام) گناهان بزرگ را را از بین می برد و یا اینکه به واسطه اشک با معرفت، آتش جهنم هر کس خاموش می شود و یا اینکه خدا دوستدار آن کسی است که حسین را دوست بدارد ویا این روایت که اشک برای امام حسین (علیه السلام) درجات انسان را بالا می برد ، همه نشان دهنده آن است که با محبت به امام حسین و ارتباط قلبی با حضرت می توان سرنوشت را از سر، نوشت.

به هر حال فرصت در اختیار ماست ،َ و خدا را شکر ،محرم دیگری را درک کردیم . بیاییم با ارتباط و انس بیشتر با امام حسین (علیه السلام) در این ایام ، سرنوشت زندگیمان را به گونه ای برنامه ریزی نماییم که این بیت در حق تک تک ما به اجابت برسد.

الهی چنان کن سر انجام کار    تو خشنود باشی و ما رستگار

///////////////////////////

پی نوشت :

۱- در آیه قرآن آمده : ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم. فحوای آیه یعنی تا از شما حرکتی نباشد ، از جانب خدا برکتی در زندگی عنایت نمی شود.

۲- امیدوارم که همین چند جمله نوشته بنده و نگاه با محبت شما به مطالب ، مورد عنایت و نظر حضرت قرار بگیرد و در زمره عزاداران حقیقی این ماه قرار بگیریم.

سلام

این جمله مرحوم حاج عبد الله ضابط خیلی با دلم بازی کرد. همین!

آن قدر باید بدویم تا وقتی امام زمان (علیه السلام ) آمد ، سرمان را بالا بگیریم و

بگوییم :

                                                          « آقا بیشتر از این جان نداشتیم »

""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""

پی نوشت : برخی "کتابها" هست وقتی می خونی ، یه "جمله" بیشتر نمی تونی از اون نتیجه بگیری ، اما برخی "جمله" نوشته ها به اندازه یه "کتاب" با انسان حرف می زنه...

    با سلام خدمت شما همراهان و دوستان

اول از همه باید عرض کنم ، همان طورکه به شما قول داده بودم ،نائب الزیاره همه شما در حرم با صفای امام حسین (علیه السلام)بودم.....

دوستان! پرسشی ذهن مرا درگیرخود ساخته و هنوز نتوانسته ام پاسخ مناسبی برای خود پیدا نمایم.

 به این ۲ آیه قرآن توجه کنید:

اَتامرون الناس بالبر وتَنسون انفسکم....

مردم را به خوبی دعوت میکنید ،در حالیکه خود را فراموش ساخته اید....

لم تقولون ما لا تفعلون.....

چرا به آنچه می گویید ، خود عمل نمیکنید.....

در روایتی معروف از صادق آل محمد اینگونه نقل نموده اند:

کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم....

مردم را با رفتارتان به دین دعوت نمایید نه با زبانتان.....

نوشتنم ،منبر رفتنم ،تدریس کردنم ، در میان دوستان وگعده ها صحبت کردنم مرا به چالشی جدی کشیده است و دائما این آیات و آیات بسیار دیگر در قرآن کریم و روایاتی از این باب ، ذهن مرا درگیرخود کرده است که چگونه می توان بین علم و عمل (عالم عامل) در زندگی شخصی ارتباطی برقرار کرد ، که مخاطب تشر این گونه آیات قرار نگیرم .....

برخی فکرمیکنند که عدم قبول و حضور بنده برای صحبت کردن ، به اصطلاح دارم کلاس میزارم و ناز میکنم ولی خدای من شاهد است که سخت دست به گریبان خویشتنم....

برای استفاده دیگران سعی می کنم در یک پست ، راهنمایی های شما را در این موضوع گردآوری نمایم و به دیگر عزیزان ارائه نمایم .

در پایان دعای تعقیبات عصر را که اشاره به این موضوع دارد را یادآور میشوم:

اللهمّ انّی اعوذ بک من نفسٍ لاتشبعُ و من قلبٍ لایخشَعُ و من علمٍ لاینفعُ و من صلاةٍ لاتُرفَعُ و من دعاءٍ لایُسمَعُ

منتظر راهنمایی های شما هستم .....

                                            سلام و عرض ادب خدمت شما

خدا را شکر قسمتمون شد آخرای میهمونی ماه رمضان، در محضر امام حسین (علیه السلام) ،از می ناب عشق به دست ساقی کربلا حضرت قمر منیر بنی هاشم جرعه ای بنوشیم و در عید فطر ، کام فطرت خودرا شیرین نماییم.

انشاالله به کمک خدا و همراهی دلهای شما در این سفر ، دلهای تک تک شما را میهمان بزم حضرت مولا می نمایم.(بعد منزل نبود در سفر روحانی.....)

کاش وقتی خدا در قیامت بگوید : چه داشتی؟

                                                            سر بلند کند حسین و بگوید حساب شد.... 

با سلام خدمت شما دوستان و خوبانم .

اول؛ از همه تبریک عرض می کنم خدمت شما ورود به ماه بزرگ میهمانی خدا .

دوم؛ اینکه در این چند روز به خاطر مشغولیت شدید در طرح ضیافت اندیشه دانشگاه صنعتی اصفهان؛ نتوانستم وبلاگم را به روز کنم ولی الان فرصت اندکی که پیش آمد ؛ غنیمت شمردم و مطلبی را از پیر میکده "مقام معظم رهبری" درباره چگونگی استفاده از ماه رمضان خدمتتان ارائه می نمایم.

... ما در طول سال و در مسیر طولانی حرکت خودمان در چالش با هواهای نفسانی، با گناهان، با فضاهای تاریکی که خودمان به دست خودمان به وجود می‌آوریم، با مشکلاتی مواجه می‌شویم. گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلاف‌ها و گناه‌های خود احاطه می‌شویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعه‌یی است که حرکت در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشواری که می‌خواهید به محلی یا به شهری برسید، گاهی مجبورید پیاده راه را طی کنید؛ گاهی مجبورید از آب بگذرید؛

گاهی مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یک جا هم می‌رسید به فرودگاهی که هواپیمای مجهزی آماده است تا شما را بی دردسر و با خیال راحت و پس از طی مسیر طولانی به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است. خدای متعال راه را در ماه رمضان هموار کرده است و فضا را در ماه رمضان، فضای خالی از معارض قرار داده است. این روزه‌یی که شما می‌گیرید، نفس و هواهای نفسانی را به زنجیر می‌کشد؛ این عبادت‌ها، این دعاها، این خشوع‌ها، این ذکرها و این لیلة القدر همان وسایل همواری است که شما را فرسنگ‌ها جلو می‌برد؛ راهی را که در طول سال و در ماه‌های دیگر گاهی یک متر یک متر باید طی کنیم، می‌توانیم اگر همت کنیم و اگر خودمان را برسانیم، در ماه رمضان این راه را فرسنگ فرسنگ طی کنیم؛ لذاست که شما می‌بینید اولیای خدا از مژده رسیدن ماه رمضان خرسند می‌شدند و از فراق ماه رمضان اشک‌هایشان سرازیر می‌شد.

                                   نزدیک غروب و لحظات ناب دعا ؛ ما را فراموش نکنید....

نمی خواستم مطلبی بنویسم ؛ به خاطر اینکه احوالات درونیم حسابی به هم ریخته...

تازه وقتی این طرف و اون طرف می شنوم که ماه رجب اومده و خدا نگاه خاص و ویژه اش را به بنده هاش ارزانی داشته ؛ یه باره از خودم مایوس میشم ؛چون هر چی فکر می کنم ؛ می بینم از طرف خدا سنگ تموم گذاشته شد برای خواستن و خواندنش ؛ ولی از طرف من غیر از ادعا چیز دیگری....

 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خدای متعال در آسمان هفتم فرشته ای را قرا داده است که داعی گفته می شود . هنگامی که ماه رجب آمد ، این فرشته در هر شب این ماه تا صبح می گوید : خوشا به حال تسبیح کنندگان خدا ، خوشا به حال فرمانبرداران خدا. خدای متعال می فرماید: همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند ، فرمانبردار کسی هستم که فرمانبردارم باشد و بخشنده ؛ خواهان بخشایش هستم.

ماه رجب؛ ماهِ من ،بنده؛ بنده ی من و رحمت؛ رحمتِ من است. هرکسی در این ماه من را بخواند؛ اورا اجابت میکنم و هر کس از من بخواهد به او میدهم و هر کس از من هدایت بخواهد او را هدایت میکنم.

این ماه را رشته ای بین خود و بندگانم قرار داده ام ؛که هر کس آنرا بگیرد به من میرسد .

آهای رفقایی که در این ماه شب زنده داری می کنید و روزه می گیرید؛ دوستانی که ۳روز در مسجد معتکف میشید و خود را پناهنده به حصن حصین حضرت رب الارباب می نمایید ؛ خوبانی که در ایام ۲۷ رجب (روز زیارتی امام رضا(علیه السلام))روانه حرم میشید ؛ نور چشمی های حضرت دوست ؛ دست ما را هم بگیرید ....

به خدا هر چی شما دوستان جوان و نوجوان را میبینم که چقدر اهتمام به این ایام شریف ماه رجب دارید و از فرصتها بهترین استفاده ها را می بریدو با خدای مهربان مونس و همدم شدید ؛به احوال خودم غبطه می خورم .

 هر چه به خود روسیاهم نگاه می کنم ؛ می بینم که به واسطه گناهان ؛ پر و بالم را برای پرواز به سویش از دست داده ام و جز این شعر چیزی متناسب با خود نیافتم:

چه خوش است حال مرغی که قفس نديده باشد

                                                       چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پريده باشد!

پرو بال ما بریدند و در قفس گشودند

                                                    چه رها چه بسته مرغی؛ که پرش بریده باشد!

                                           از همتون ؛ عاجزانه در این ماه التماس دعا دارم.....

                                                          سلام

                        به یاد پیر میکده جماران ،مسیح قرن ۲۱؛حضرت امام روح الله 

                                        به ساحت قدسیش عرض ارادتی نماییم .

زبان ما در وصف بزرگی این عبد صالح خدا قاصر است ؛لیکن شعری از زبان مرید آن مراد (مقام معظم رهبری ) در وصف ایشان بیان شده (با رنگ قرمز مشخص گردیده) ؛خدمتتان تقدیم می نمایم.

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل....... 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم       چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم 

تو كه خود خال لبی از چه گرفتار شدی؟     تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی؟

فارغ از خود شدم و كوس اناالحق بزدم         همچو منصور خریدار سر دار شدم 

تو كه فارغ شده بودی زهمه كان و مكان     دار منصور بریدی،همه تن دار شدی 

غم دلدار فكنده است به جانم، شررى        كه به جان آمدم و شهره بازار شدم

  عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر   ای كه در قول و عمل شهره بازار شدی

درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز      كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم 

مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی     وه كه بر مسجدیان نقطه ی پرگار شدی

جامه ی زهد و ریا كَندم و بر تن كردم         خرقه ی پیر خراباتى و هشیار شدم 

خرقه ی پیر خراباتی ما سیره ی توست      امت از گفته  ی دُر بار تو هشیار شدی 

واعظ شهر كه از پند خود آزارم داد         از دم رند مى آلوده مددكار شدم 

واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی        دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی

بگذارید كه از بتكده یادى بكنم          من كه با دست بت میكده بیدار شدم

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم     ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

                                    با سلام خدمت همه شما دوستان .

در پست قبلی در رابطه با موضوعی مطلبی آوردم که شاید به ظاهر ویژه متاهلین به نظر می آمد ولیکن جزو موضوعاتی است که تک تک ماها با آن برخورد می نماییم. آری ؛ بسیاری از مشکلات و گرفتاریهایی که در زندگی مشترک به وجود می آید برمی گردد به نا آگاهی نسبت به ارزش و جایگاهی که همسران نسبت به همدیگر دارند و شاید بهتر بگویم در بسیاری از موارد حتی آگاهی داریم ولیکن اهل عمل به آنها نیستیم ....

قول داده بودم تا از بین روایات ؛ در رابطه با زندگی مشترک نکاتی را خدمت شما نقل کنم .

فقط  باید عرض کنم که تابلوی زندگیمان ؛به دستان خود ما " رنگ آمیزی " پیدا می کند.

                      به امید داشتن زندگی شاد ؛با صفا و همراه با معنویت.

 امام على عليه السلام :

أَحسِنِ الصُّحبَةَ لَها فَيَصفُوَ عَيشُكَ؛

با همسرت خوش رفتار باش تا زندگى ات با صفا گردد.

من لايحضره الفقيه، ج4، ص392، ح5834

 رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

إنَّ الرَّجُلَ إذا نَظَرَ إلَى امرَأَتِهِ وَنَظَرَت إلَيهِ نَظَرَ اللّه  تَعالى إلَيهِما نَظَرَ الرَّحَمَةِ؛

وقتى مردى به همسر خود نگاه كند و همسرش به او نگاه كند خداوند بديده رحمت به آنان نگاه مى كند.

 نهج الفصاحه، ح 621

در این پست ؛ مطلبم کمی رنگ و بوی متاهلی داره ؛ البته مجردها هم از این مطلب بی بهره نمی مونن. چون این شتریه که در خونه هممون می خوابه.

 پاسخ داد ...نخریدند؛ ولی تمام شد!!!

در جایی مطلب بالایی را خواندم ؛ خیلی ناراحت شدم . چون مصداق آن را در زندگی خود و اطرافیان؛ مشاهده می کنم در حالیکه نکات خیلی قشنگی از جانب ائمه اطهار به ماها سفارش شده که اگر به آنها عمل می کردیم؛ از زندگی عاشقانه ای برخوردار می شدیم.

راستش در رابطه با زندگی اجتماعی و به طور خاص تر زندگی مشترک(ازدواج) آنچه که در سیره اسلام آمده و آنچه که در سیره مسلمین دیده می شود ؛ فاصله زیادی دارد. در اینجا به دو روایت اشاره می کنم و انشائ الله در پست بعدی روایاتی را در این زمینه جهت اطلاع بیشتر و عمل به آن به شما عزیزانم هدیه می نمایم.

رفتار شوهر:

پیامبر عزیز خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:

 مرد در برابر لقمه ای که در دهان همسرش می گذارد پاداش می برد .»

رفتار همسر:

 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره حق شوهر بر زن می فرمایند:

 بر همسر است که [برای شوهرش ] خوشبوترین عطرهایش را بزند و قشنگترین لباس هایش را بپوشد، و از زیباترین زینت هایش استفاده کند .»

                      زیباترین عکس عاشقانه سال در  ادامه مطلب ...

                                                سلام به شما خوبانم.

                  تک جمله ای نگاهم را به خود معطوف کرد :

                         به تقویم ها اعتباری نیست ؛

           آن روزی که درونت متحول شد ؛ "نو"روزت مبارک.

                         به امید "نو"روزی شدنمان !!

   سلام .مشهد دعاگویتان بودم . میهمونی ویژه ای بود .به خصوص سحرهای عارفانه حرم.

سوغات سفر و پیشکش عیدی بنده به شما ؛ به نیابتتان " حول حالنا الی احسن الحال " را از انیس جانها ؛حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام ) برایتان مسئلت نمودم.

پرده دوم:

 پیامبر رحمت و معنویت حضرت محمد «صلی الله علیه و آله» می فرمایند:

« آن کس که با تغییر دنیا از وضعی به وضع دیگر آگاه نشود ، از غافلترین مردمان است. »

آری فصل بهار ؛ فصل تغییر و تحول؛ یاد آور آن است که انسان می تواند ؛ پس از عریان شدن و خشک شدن درخت وجود از سجایای اخلاقی؛ به واسطه تندبادهای نفسانی ؛ باری دیگر تحولی در خویشتن ایجاد نماید و جوانه های زیبا  را برای خود به ارمغان آورد.

پرده سوم :

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله ) می فرمایند : « اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور؛ هرگاه بهار را دیدید، یاد رستاخیز(قیامت) در شما بیشتر شود. »

بهار ؛رستاخیزی برای طبیعت است و رستاخیزی نیز برای جان ماانسانها وحود دارد و آن روز قیامت است که حقیقت انسانها آنجا آشکار می گردد. حتما شنیده اید که می گویند :حبُ الدنیا راسُ کل خطیئةٍ.

شاید عدم توجه ما انسانها به رستاخیزمان؛باعث دلبستگیمان به دنیا و آباد کردن دنیا از طریق خراب کردن آخرتمان باشد.

                                                چه زیبا فرموده شهید آوینی:

                پرستویی كه مقصد را در كوچ می بیند ، از ویرانی لانه اش نمی هراسد.

                       با بچه های دوره طرح ضیافت اندیشه اصفهان ؛ روانه مشهد الرضایم.

             طرح با صفایی بود؛ اون هم تو ماه مبارک رمضان؛ شبهای پر احساس و معنویت.

            یادش بخیر دعای اباحمزه ها و رفتن به زیارت شهدای گمنام صفه در دل شب و....

در این طرح زیاد یاد حضرت رضا و امام حسین با دلهامون بازی کرد.چون قرار بود برگزیدگان این طرح عازم سفر شوند. و اکنون آن زمان دیدار فرا رسیده است.

                        خدا کند از سفر قبلی تا الان گل کاشته باشیم و آقا خندان بپذیرندمان.

قرار بود ایام عیدنوروز را کربلا باشیم ولی هنوز قسمت نشده ، می گویند امام رضا (علیه السلام) باید تذکره نامه را امضا نمایند. به امید آنکه رضای آقا در این سفر بر تشرف ما به کربلا باشه.

در روایتی داریم که اگر شما به انجام فعل کسی راضی باشید ؛ هر چند توانایی انجام آنرا نداشته باشید ؛آن عمل برای شما نیز ثبت می گردد.(الاعمال بالنیات)

                                         حال ؛ شما نیز با ما همراه گردید.

     حتما حتما در سحرهای بهشتی ، در کنار امام رئوف دعاگوی شما خوبانم خواهم بود.

                             به این چند پرسش رسیدم که پاسخی برای آن نیافتم:

۱- در اوج مظلومیت مردم غزه آن زمانی که دیکتاتور مصر حسنی نا مبارک راه  را برای رساندن دارو و غذا برای کودکان بسته بود،  و همه ایرانیان اعتراض به این حرکت وحشیانه می کردند ،همین افراد شعار " نه غزه ، نه لبنان " سر می دادند  ، یا للعجب چه طور شد امروز حمایت از مردم مصر را در راس کارهای خود قرار دادند؟؟؟؟؟.(به قول معروف دم خروستو ببینم یا قسم حضرت عباستو)

۲- مگر ۲۲ بهمن اون جمعیت چند ده میلیونی ،ایرانی نبودند و حمایت از مصر نکردند ، که این دو نفر ساز جدایی و مخالفت سر دادند و ۲۵ بهمن را روز همبستگی با مردم مصر قرار دادند و تعداد اندکی را با خود همراه نمودندوچهره نفاق خود را بار دیگر نشان دادند؟؟؟؟

۳- اگر مردم با این نظام اسلامی و خدمتگزاران آن مخالف بودند ، علی القاعده باید ۲۲بهمن خلوت و به جای آن ، همه ۲۵ بهمن برای نشان دادن اعتراض به نظام و حمایت از مردم مصر بیرون بیایند ؟؟؟؟؟آیا این گونه نبود که ۲۲ بهمن امسال شلوغ تر از سالهای دیگر بود؟؟؟؟؟این حضور ، چه تحلیلی جز دست رد زدن به سینه خود فروخته های ملی و دینی دارد؟؟؟(امان از سر در برف کردن...)

۴-اگر واقعا حمایت از قیام مردم مصر هدف این دو عقب مانده از انقلاب بوده ، چگونه است تناقض رفتاری کسانی که از قیام مردم مصر خشمناکند (آمریکا ، اسرانیل و انگلیس و...) ولیکن به طور گسترده و جنگ روانی(شبکه های ماهواره ، فیس بوک و...) از این تجمع دغل کارانه(حمایت از مردم مصر) حمایت می نمایند؟؟!!!

۵- شاید این دو ساده لوح به لغت نامه فارسی مراجعه نکردند و معنای دیکتاتور را نمی دانند . دیکتاتور یعنی کسی که فقط حود را می بیند و برای رسیدن به منافع شخصی اش حاضر است تمام ارزشها و سرمایه ها را لگد کوب نماید. به راستی این دو نفر کدامیک از ارزشهای ما را برای رسیدن به منافع شخصی پایمال نکردند: حرکت ننگین روز عاشورا ، جمهوری ایرانی ، نه غزه نه لبنان ، مرگ بر اصل ولایت فقیه ، حمایت ننگین روباه پیرانگلیس و آمریکا از آنان و......

در پابان به نکته اخلاقی :

اگر خواستیم وارد برنامه ای اجتماعی بشیم ، این قدر جنبه و ظرفیت و اخلاق داشته باشیم که اگر رقیب از من جلو زد و برنده میدان شد، همه را لکه دار نکنم و خود را مبرا. وگرنه بهمون میگن " عقده ای " 

                                                                  والسلام علی من اتبع الهدی

اول از همه بی مقدمه عرض کنم اگر شما هنوز به کربلای ایران(جبهه های جنوب) مشرف نشدین ، حتما برنامه ریزی کنید تا یک بار هم که شده ، حضور پیدا نمایید.

شاید از خیلی ها شنیده بودم ، که عطر کربلا در آنجا استشمام می شود ولیکن تا انسان نرود نمی فهمد......                                                 کربلای جبهه ها یادش بخیر.

 دوم اینکه ولایتعهدی و امامت مولایمان حضرت مهدی (علیه السلام) را تبریک عرض می کنم.         

                          پیش کش به محضر شما خوبانم  این دو روایت را هدیه می نمایم:

                                           امام موسى كاظم ( علیه السلام ) :

خوشا به حال شیعیان ما كه در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزارى از دشمنان ما پایدار ماندند ، آنها از ما و ما از آنهائیم . و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند ، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم . خوشا به حال آنها و باز هم  خوشا به حال آنها ، آنها به خدا قسم در درجه ما و در كنار ما در روز قیامت اند .                   ( الزام الناصب ، ص 68 )     

۲- حضرت مهدی (عج)  فرمودند :  ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان

هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .                            ( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )

      به امید آنکه روزی ، ظهورش را به همدیگر مژده و تبریک بگوییم. انشاالله

می خواستم مطلبی در ادامه پست قبلی (هیئت با طعم سکولار) بگزارم ولی دیدم آنچه باید گفته میشد ، ذکر گردیده و به قول معروف تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.....

البته این پست نیز بی ربط به آن نیست، چرا که یاد از عشاق الخمینی ،در حقیقت همان یاد از عشاق الحسین است.

خدا را شکر مثله اینکه داره قسمتمون میشه با دوستان دانشجوی دانشگاه صنعتی اصفهان بریم کربلای ایران. همونجایی که واژه عشق برای ما انسانهای عصر غیبت معنایی دوباره گرفت.

 به راستی آنان تفسیر عینی کردند برای ما مدعیان ، این جمله زیارت عاشورا را:

        اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.

به این تک جملات عمیق و نغز شهدا توجه کنید:

         پرستویی كه قصد كوچ دارد از ویرانی لانه اش نمی هراسد... 

         یاران ؛پای در راه نهیم که این راه رفتنی است و نه گفتنی... 

                                                                             شهید سیدمرتضی آوینی

 کسی می تواند از سیم خاردارهای دشمن عبور کند که در سیم خاردارهای نفس ، گیر نکرده باشد.....

                                                                                    شهید چیت سازیان

  پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند ، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند. 

                                                                                 سید شهیدان اهل قلم 

 به امید آنکه مانند شهدا در دین خود ثابت قدم باشیم و زمانه ما را با خود به قهقرا نبرد. آمین.

                                                        دعا گوی همه شما عزیزان خواهم بود....

با سلام خدمت شما دوستان.  ۵ دقیقه وقت خود را به خواندن نوشتار اختصاص دهید و بعدا روی آن تامل کنید.

موضوعی که در این مجال به آن می پردازم پیرامون هیئت (سخنران + مداح) سکولاریسمی است.

برای اینکه از مقدماتی که همه شما نسبت به آن آگاهی دارید اطاله کلام نکنم , می روم سراغ اصل مطلب.

شاید همه شما شنیده باشید در اجلاسیه صهیونیست نشین ها با موضوع شیعه شناسی در فلسطین اشغالی به این نتیجه رسیدند که شیعه دو بال دارد .گفتند اگر بتوانیم یکی از این دو بال یا هر دو را از آنها بگیریم توانسته ایم آنها را ضربه فنی کنیم و به اهداف خود برسیم و آن دوبال سبز و سرخ است.

بال سبز روحیه امیدواری را در آنها زنده نگه می دارد و آن اعتقاد به مهدویت است . دیگری بال سرخ است که روحیه ایثار و از خود گذشتگی را در آنها حفظ می نماید و آن عاشورا و امام حسین است .

لذا در این چند سال سعی کردند با نفوذ خرافات در این دو مقوله ارقیتها را سطحی نمایند .به این مثالها توجه نمایید :

در این چند سال تعداد مدعیان دروغین ارتباط با امام زمان به حداکثر خود رسیده است.

در این چند سال تعداد جلسات عرفانی خانگی(زیر زمینی ) وکشف و شهودهای  کذایی در رابطه با حضرت به تعداد زیادی گسترش پیدا کرده است.

در این چند سال تعداد هیئت هایی که قارچ وار در اطراف ما تاسیس شده اند (شاید در نگاه اول باید شکرخدا کنیم )ولی با کمی توجه می بینیم اعتقادات عمیق و بنیادین جای خود را به احساسات و امور سطحی سپرده است . به عنوان مثال : حضرت عباس خوش چهره و زیبا ابرو؛ حیوان شدن برای  امام حسین ؛ انواع و اقسام سینه زنی (کانگورویی ؛ ارتشی ؛....) ؛ خواندن اشعار به سبک ترانه و احساسی ؛ ستون داشتن در محل سینه زنی برای هروله و گاهی با سر در ستون رفتن با عنوان دیوانه حسین ؛ خروجی این مجالس شده بود. شاید شما با خواندن مطالب تبسمی کنید ولی اینها اتفاق افتاد...........

به راستی فلسفه عزاداری یعنی همین؟؟؟؟؟

اینها که عرض کردم مال ۸ سال گذشته تا این اخیر بوده.

ولی آن موضوع مهمی که اکنون دارد اتفاق می افتد این است که: 

امیدوارم که عزاداریهاتون مقبول درگاه خدای مهربان قرار گرفته باشه.

موضوعی که می خواهم یه آن بپردازم چند وقتیه ذهنم را مشغول کرده. با شما مطرح می کنم تا نتیجه ای برایم حاصل شود.

انسانهای دین داری که در کنار ما زندگی می کنند دو دسته اند:

دسته ای افرادی دین دار و خوب و سر به زیر و بی سر و صدا.

دسته ای دیگر در کنار دیندار بودن، دغدغه مسایل اجتماعی و سیاسی دین را نیز دارند. 

گروه اول:

اهل نماز و روزه و عبادت و صله ارحام و روضه و سینه زدن و انفاق و.....هستند. آدمهایی مومن و دین دار . کسانی که نمازشون اگه کمی دیر بشه یا مجلس روضشون عقب بیفته ، یا ذکر از روی لباشون قطع بشه ، کلی استغفار می کنند.  

اما در رابطه با مسایل روز و امور سیاسی(به معنای پیدا کردن نقش مبارزاتی خود برای به کرسی نشاندن حق و مبارزه با ظلم و طاغوت ) چراغ خاموش حرکت می کنند و به یه عبارتی نگاه فضولاتی (یعنی بی ارزش و اضافی) دارند.

ببخشید متذکر می شوم ولی منظورم از این دسته پیرمردان یا پیرزنان سنتی(قدیمی) نیستند بلکه در بین همه اقشار (روحانی ، دانشجو ، استادو...) حتی برخی خواص از همین صنوف دیده می شوند.

گروه دوم:

علاوه بر ویژگی دین دار یودن گروه اول ، نسبت به اتفاقات اطراف خود دغدغه دارند  . حداقل در این پازل نقش خود را به خوبی می شناسد و ایفای نقش می کند. مثلا در ایام انتخابات با توجه به اصول و  اهدافش وظیفه شناسی می کند و حتی دیگران را نیز درگیر می کند و یا در مسائلی همچون فلسطین یا وحدت شیعه و سنی زمان شناسی می کند و حرکت می کند .

البته در گروه دوم قرار نیست همه یک جور فکر کنند چرا که برداشتها با توجه به اهداف و اصول آدمی ایجاد می شود و لی مهم این است که در این قسمت زندگی و دین هم دغدغه ای داشته باشد.

به نظرشما

۱- آیا تفاوت بین دو گروه اصلی است یا فرعی و حاشیه ای ؟

۲- در یک "جامعه دینی" نقش گروه اول تا چه میزان در جهت پویایی جامعه موثر است؟

 ۳- ائمه معصومین ما چرا نتوانستند جامعه دینی تشکیل دهند با اینکه همه دین دار بودند؟                        

                                   انشائ الله در پست بعدی به این مقوله ها خواهم پرداخت....

خیلی ها ازم می پرسیدند:این جمله ای که در پست قبلی نوشتی یک محرم برای آمدنت کافی است یعنی چه؟

                 مانده بودم که چگونه پاسخ دهم که در خاطرم این روایت جرقه ای ایجاد کرد .

                                   تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.....

یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام بنام مامون رقی نقل کرده است که: در محضر سرور و مولایم امام صادق علیه السلام بودم، سهل بن حسن از شیعیان خراسان وارد شد و سلام کرد و نشست، عرض کرد: ای فرزند رسول خدا کرامت و بزرگی از آن شماست، شما خاندان امامت، چرا بر این حق خود سکوت کرده و قیام نمی کنید و حال آن که هزاران نفر از شیعیان شما آماده شمشیر زدن در رکاب شما هستند.

امام علیه السلام فرمود: ای خراسانی! لحظه ای درنگ کن. پس امر فرمود که تنور را روشن کنند، هنگامی که آتش شعله ور شد، به سهل فرمود: داخل تنور شو ، سهل گفت: ای پسر رسول خدا مرا از این کار معاف بدار، در این هنگام هارون مکی یکی از اصحاب با وفای امام علیه السلام وارد شد در حالی که کفش های خود را در دست گرفته بود، سلام کرد و جواب شنید، امام به او فرمود: کفش های خود را بر زمین بگذار و داخل تنور شو، او بدون هیچ درنگی وارد تنور شد و در میان شعله های آتش نشست. امام صادق علیه السلام رو به خراسانی کرد و از حوادث خراسان برای او گفت، انگار امام علیه السلام در آن جا حاضر بوده است، سپس فرمود: داخل تنور را نگاه کن. مامون رقی می گوید: من هم جلو رفتم و داخل تنور را مشاهده کردم، هارون مکی در میان آتش نشسته بود و برخاست و از تنور خارج شد. امام به سهل فرمود: در خراسان چند نفر مانند او می شناسی؟ عرض کرد: به خدا قسم احدی را نمی شناسم، امام علیه السلام حرف او را تایید نمود و فرمود: در زمانی که ما حتی پنج نفر از این گونه یاران نداریم چگونه قیام کنیم؟  

                                                                                     ^{رفقا یک محرم برای آمدنش کافی است....!!!}

             یک محرم ، برای آمدنت کافی است.....!

فاَسئَل الله الَذی اَکرم مَقامَک و اَکرمنی بکَ ان یَرزقنی طَلب ثارک مَع امام مَنصور

من اَهل بَیت محمد صلی الله علیه و آله

این روزا دائما پیامک بهم می رسید که قافله عشق در راه است. چند روز بیشتر تا ماه محرم نمانده است......

دیروز آخرین پیامکی که برایم رسید جمله معروف سید شهیدان اهل قلم بود:

مپندار که تنها عاشورائیان را بدان بلا آزمودند و لا غیر. صحرای بلا به وسعت همه تاریخ است.

ای دل! چه می کنی ، می مانی یا میروی؟ " داد " از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند......

آن چیزی که ما را از حسین جدا می کند چیزی نیست مگر گناه و پیروی از نفس اماره.

بیاییم با هم پای درس استاد عشق بنشینیم .

مردی خدمت امام حسین (علیه السلام)رسید و عرض کرد: "من مردی  گناهکارم و از معصيت پرهيز نمي کنم ، مرا پند و اندرز بده ".

امام حسين (ع ) فرمودند:  پنج کار انجام بده و هر چه مي خواهی گناه کن.

 اول : روزی خدا را نخور و هر چه مي خواهی گناه کن .

دوم : از ولايت و حکومت خدا خارج شو و هر چه مي خواهی  گناه کن.

سوم : جايی را پيدا کن که خدا تو را نبيند و هرچه مي خواهی گناه کن .

چهارم :وقتی عزرائيل برای گرفتن جان تو مي آيد، او را از خود دور کن و هر چه مي خواهی گناه کن .

پنجم : وقتی مأمور و مالک جهنم مي خواهد تو را در آتش بيندازد، در آتش نرو و هر چه مي خواهی گناه کن.

به راستی انسان شرمنده خدا می شود که لطفش را به مارسانده ولی ما .....

درست است که گنه کاریم اما این دل امیدوار است به جود و کرم سلطان عشق ، اباعبدالله الحسین. ولی یک شرط دارد و آن عاشق شدن است به مانند حر گنه کار ، زهیر عثمانی مسلک ، راهب مسیحی و رسول ترک .....

                                            به امید آنکه ماهم عاشق حضرت عشق شویم.

               آقا همه گویند این جمعه بیا ، اما درنگی کن

                                                               از این که باز عاشورا شود تکرار می ترسم

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

         پيامكي به مناسبت بزرگداشت ۸ سال دفاع مقدس برام اومد كه شايد ۱۰ باري خواندمش . از بس قشنگ بود.

             به راستي آنان افلاكي بودند نه خاكي (شهدايمان را مي گويم)

قسمتي از دست نوشته يكي از اين آسمانيها كه بعد از شهادتش شهرت يافت :

ديروز از هر چه بود گذشتيم، امروز از هر چه بوديم!

 آنجا پشت خاكريز بوديم و اينجا در پناه ميز!

ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود!

جبهه بوي ايمان مي داد و اينجا ايمانمان بو مي دهد!

الهي نصيرمان باش تا بصير گرديم،

بصيرمان كن تا از مسير برنگرديم و آزادمان كن تا اسير نگرديم...                                       

                                                                                       " شهيد شوشتري"