بسم الله الرحمن الرحیم
تک زائر قبر فاطمه....
رجب آمد..ماه خدا...و لیله الرغائب با همه ی امیدواریش فرا رسید....همه ی زیبایی ها کنار هم گرد آمده اند....پنج شنبه ای دیگر شد تا در باران رحمت خدا..امشب دگر بار..همه ی خواسته هایمان را طلب کنیم..
امشب همه به معراج میروند...همه ارزوهایشان را در لیست های بلند و طویل به فرشتگان می سپارند تا زیباترین ها را خداوند برایشان هدیه کند..
و تو صبور تر از همیشه مهر تایید خواسته هایشان را میزنی...
همه چیز و همه کس از ذهنم گذشت...خواسته های خودم و دیگران..
مثل همیشه خواستم بگویم... بنویسم و آرزو هایم را بلند فریاد کنم...
و ...
..خموش!
مردم به دنبال کلید هایشان میدوند...کلیدهایی که بگشاید این درهای بسته ی درد را...
اما من شاه کلیدی را طلب میکنم..تا نه تنها همه ی قفل های من، بلکه همه ی دردهای عالم درمان شود...
همه ی ارزوها یم را در چهار کلمه کوتاه کرده ام...
برای خدا کاری ندارد که با مهربانی خود همه را برآورد...
مولای من، مهر تایید خواسته ی مرا هم به پهلوی شکسته ی مهربان بانوی علی...فراموش مکن...
اینبار هم بلند تر میگویم...
اللهم عجل لولیک الفرج
بیا..
بیا تا این سکوت زهر آلود غربت شیعه، با عطر نرگس محمدی شکسته شود..
(غریبه)
عالی بود.
سر راهت در انتظارم ….. برده هجرت صبر و قرارم …… جز ظهورت ای گل زهرا ….. به خدا حاجتی ندارم